دعوای متقابل چیست؟ | تعریف حقوقی، شرایط و آثار آن

دعوای متقابل یعنی چه
دعوای متقابل ابزاری حقوقی است که خوانده دعوای اصلی می تواند علیه خواهان همان دعوا مطرح کند. این دعوا به شرط داشتن وحدت منشأ یا ارتباط کامل با دعوای اصلی، به دادگاه اجازه می دهد تا به هر دو پرونده به صورت همزمان رسیدگی کرده و حکم واحدی صادر نماید. این راهکار دفاعی، به خوانده فرصت می دهد تا در برابر ادعای خواهان، خود نیز مطالباتی را مطرح کند و از این طریق، از حقوق خود در فرآیند دادرسی فعالانه دفاع نماید و از صدور احکام متناقض جلوگیری کند.
در نظام حقوقی پیچیده امروز، درک مفاهیم و ابزارهای قانونی می تواند تفاوت چشمگیری در احقاق حقوق افراد ایجاد کند. یکی از این ابزارهای مهم، «دعوای متقابل» است که به خوانده دعوا اجازه می دهد تا صرفاً در جایگاه دفاع منفعل نمانده و خود نیز در مقابل خواهان، ادعایی مستقل اما مرتبط را مطرح کند. این اقدام نه تنها می تواند مسیر دادرسی را تغییر دهد، بلکه به خوانده کمک می کند تا از حقوق خود به شکلی فعالانه محافظت کند. شناخت دقیق این مفهوم، شرایط طرح آن، مراحل و آثار حقوقی اش برای هر فردی که با دعاوی حقوقی سروکار دارد، از اهمیت بالایی برخوردار است.
مفهوم دعوای متقابل: تعریفی حقوقی و کاربردی
پیش از ورود به جزئیات، لازم است ابتدا به تعریف لغوی و اصطلاحی «دعوای متقابل» بپردازیم. در لغت، «دعوا» به معنای خواستن و ادعا کردن است و «متقابل» نیز به معنای روبه رو و در برابر یکدیگر قرار گرفتن. در اصطلاح حقوقی، دعوا عملی است که برای اثبات یا مطالبه حقی که مورد انکار یا تجاوز قرار گرفته، انجام می شود. حال، دعوای متقابل، دعوایی است که در پاسخ به دعوای اصلی و توسط خوانده آن دعوا علیه خواهان اصلی مطرح می شود. این نوع دعوا در ماده ۱۴۱ قانون آیین دادرسی مدنی این گونه تعریف شده است: «خوانده می تواند در مقابل ادعای خواهان اقامه دعوا نماید. چنین دعوایی در صورتی که با دعوای اصلی ناشی از یک منشاء بوده یا ارتباط کامل داشته باشد، دعوای متقابل نامیده شده و تواماً رسیدگی می شود و چنانچه دعوای متقابل نباشد، در دادگاه صالح به طور جداگانه رسیدگی خواهد شد. بین دو دعوا وقتی ارتباط کامل موجود است که اتخاذ تصمیم در هر یک مؤثر در دیگری باشد.»
این دعوا ممکن است با اهداف گوناگونی مطرح شود؛ گاهی صرفاً برای پاسخگویی به دعوای اصلی است و گاهی علاوه بر آن، به منظور الزام خواهان به پرداخت چیزی، انجام امری، کاستن از محکومیتی که خوانده را تهدید می کند، یا حتی تحصیل حکم محکومیت خواهان اصلی به دادن امتیازی علیه او اقامه می شود.
تفاوت دعوای متقابل با دفاعیات ساده
دعوای متقابل با سایر دفاعیات که صرفاً برای رد خواسته خواهان مطرح می شوند، تفاوت اساسی دارد. ماده ۱۴۲ قانون آیین دادرسی مدنی در این باره تصریح می کند: «دعوای متقابل به موجب دادخواست اقامه می شود، لیکن دعاوی تهاتر، صلح، فسخ، رد خواسته و امثال آن که برای دفاع از دعوای اصلی اظهار می شود، دعوای متقابل محسوب نمی شود و نیاز به تقدیم دادخواست جداگانه ندارد.»
برای مثال، اگر خواهان مبلغی را از خوانده مطالبه کند، خوانده می تواند با استناد به سندی که نشان دهنده پرداخت آن مبلغ است، صرفاً «دفاع» کند و خواسته خواهان را رد کند. این دفاع نیازی به تقدیم دادخواست جداگانه ندارد. اما اگر خوانده علاوه بر رد خواسته خواهان، خودش نیز از خواهان مطالبه ای مستقل داشته باشد که با دعوای اصلی مرتبط است (مثلاً در یک قرارداد، خواهان بابت عدم انجام تعهد از سوی خوانده مطالبه خسارت کند و خوانده نیز بابت عیب در کالای تحویل داده شده توسط خواهان، دعوای مطالبه خسارت را مطرح کند)، در این صورت با تقدیم دادخواست جداگانه، دعوای متقابل مطرح می شود.
چرا دعوای متقابل یک دعوای طاری است؟
دعوای متقابل به دلیل آنکه در جریان رسیدگی به یک دعوای دیگر (دعوای اصلی) مطرح می شود، در دسته «دعاوی طاری» قرار می گیرد. ماده ۱۷ قانون آیین دادرسی مدنی بیان می دارد: «هر دعوایی که در اثنای رسیدگی به دعوای دیگر از طرف خواهان یا خوانده یا شخص ثالث یا از طرف متداعیین اصلی بر ثالث اقامه شود دعوای طاری نامیده می شود.» دعوای متقابل از انواع دعاوی طاری است که در واقع خوانده دعوای اصلی، خواهان دعوای متقابل می شود. هدف از پیش بینی دعاوی طاری، از جمله دعوای متقابل، تجمیع رسیدگی به دعاوی مرتبط، جلوگیری از صدور احکام متناقض و صرفه جویی در زمان و هزینه دادرسی است.
شرایط لازم برای طرح دعوای متقابل در نظام حقوقی ایران
برای اینکه دعوایی تحت عنوان «دعوای متقابل» قابل طرح و رسیدگی باشد، لازم است شرایط خاصی رعایت شود. عدم وجود هر یک از این شرایط می تواند منجر به عدم پذیرش دعوا به عنوان دعوای متقابل و در نتیجه رسیدگی جداگانه به آن (در صورت صلاحیت دادگاه) یا رد دعوا شود.
طرح دعوا از سوی خوانده علیه خواهان اصلی
اولین و مهم ترین شرط، آن است که دعوای متقابل حتماً باید از سوی خوانده دعوای اصلی و علیه خواهان همان دعوا اقامه شود. این موضوع مستقیماً از متن ماده ۱۴۱ قانون آیین دادرسی مدنی استنباط می شود. اگرچه در تشخیص خواهان و خوانده ملاک های متعددی وجود دارد، اما در اینجا منظور از خوانده، کسی است که دعوای اصلی علیه او اقامه شده است و حق دارد در مقام دفاع، نسبت به اقامه دعوای متقابل اقدام کند.
سوالی که مطرح می شود این است که آیا مجلوب ثالث (شخص ثالثی که توسط یکی از طرفین به دعوا جلب شده است) یا وارد ثالث (شخص ثالثی که خود به اختیار وارد دعوا می شود) نیز می توانند دعوای متقابل طرح کنند؟
-
مجلوب ثالث: بر اساس ماده ۱۳۹ قانون آیین دادرسی مدنی، «شخص ثالث که جلب می شود، خوانده محسوب و تمام مقررات راجع به خوانده درباره او جاری است.» بنابراین، مجلوب ثالث نیز می تواند علیه جالب (کسی که او را به دعوا جلب کرده است) اقامه دعوای متقابل کند، مشروط بر اینکه در دعوا برای خود حق مستقلی قائل باشد. اما اگر صرفاً برای تقویت موضع جالب جلب شده باشد و ادعایی مستقل نداشته باشد، چنین حقی را نخواهد داشت.
-
وارد ثالث: در مورد وارد ثالث، او کسی است که به اختیار خود و برای دفاع از حق خود یا یکی از طرفین، وارد دعوا می شود. اگر وارد ثالث ادعای مستقلی در مقابل خواهان اصلی یا خوانده اصلی داشته باشد، می تواند دعوای خود را مطرح کند، اما این دعوا الزاماً به معنای دعوای متقابل نیست، بلکه ممکن است یک دعوای طاری مستقل باشد که به دلیل ارتباط با دعوای اصلی، توأمان رسیدگی می شود.
وحدت منشأ یا ارتباط کامل با دعوای اصلی
شرط حیاتی دیگر برای پذیرش دعوای متقابل، آن است که این دعوا با دعوای اصلی دارای وحدت منشأ (منشاء واحد) یا ارتباط کامل باشد. این دو مفهوم اگرچه به هم نزدیک هستند، اما تفاوت های ظریفی دارند:
-
وحدت منشأ: منظور از منشأ یا سبب دعوا، رابطه حقوقی مشخصی است که بر یک عمل یا واقعه حقوقی (مانند قرارداد، واقعه قهری، یا حکم قانون) مبتنی است و خواهان بر اساس آن، خود را مستحق مطالبه می داند.
زمانی دو دعوا دارای وحدت منشأ هستند که هر دو از یک واقعه حقوقی یا یک قرارداد واحد نشأت گرفته باشند.
مثال: اگر خواهان بابت عدم پرداخت اجاره بها، دعوای تخلیه و مطالبه اجور معوقه را مطرح کند و خوانده نیز به دلیل خسارات وارده به ملک توسط خواهان (که مستأجر قبلی بوده و طی همان قرارداد اجاره به وی اجاره داده) دعوای مطالبه خسارت را اقامه کند، هر دو دعوا ناشی از یک قرارداد اجاره هستند و وحدت منشأ دارند.
-
ارتباط کامل: زمانی دو دعوا ارتباط کامل دارند که تأثیر تصمیم متخذه در یکی، مؤثر در دیگری باشد. یعنی نتیجه گیری در یک پرونده، مستقیماً بر نتیجه پرونده دیگر اثر بگذارد و منجر به صدور احکام متناقض نشود.
ارتباط کامل به معنای تأثیر مستقیم و متقابل نتیجه یک دعوا بر دعوای دیگر است.
مثال: خواهان دعوای خلع ید ملکی را مطرح می کند و خوانده در مقابل، دعوای اثبات مالکیت همان ملک را اقامه می کند. اگر دادگاه به دعوای اثبات مالکیت رسیدگی کند و خوانده را مالک تشخیص دهد، دعوای خلع ید خواهان خودبه خود منتفی خواهد شد. این دو دعوا دارای ارتباط کامل هستند.
تشخیص دقیق این دو مفهوم و احراز آن توسط دادگاه، اهمیت ویژه ای در پذیرش دعوای متقابل دارد.
رعایت مهلت قانونی برای تقدیم دادخواست دعوای متقابل
یکی دیگر از شرایط اساسی، رعایت مهلت قانونی برای تقدیم دادخواست دعوای متقابل است. بر اساس ماده ۱۴۳ قانون آیین دادرسی مدنی: «دادخواست دعوای متقابل باید تا پایان اولین جلسه دادرسی تقدیم شود…» این مهلت، مطلق و قطعی است و عدم رعایت آن می تواند به عدم پذیرش دعوا به عنوان متقابل منجر شود.
توضیح دقیق اولین جلسه دادرسی:
-
در مرحله بدوی: اولین جلسه ای است که برای رسیدگی به دعوای اصلی تعیین شده و طرفین در آن حضور می یابند. خوانده می تواند دادخواست متقابل خود را قبل از این جلسه به دفتر دادگاه ارائه دهد یا در همان جلسه اول به صورت شفاهی یا کتبی تقدیم کند (که البته نیاز به تنظیم دادخواست رسمی دارد).
-
در مرحله واخواهی: بر اساس نظریات مشورتی اداره حقوقی قوه قضاییه، در رسیدگی به حکمی که به صورت غیابی صادر شده، تقدیم دادخواست واخواهی به منزله اولین جلسه دادرسی تلقی می شود. بنابراین، خوانده می تواند ضمن دادخواست واخواهی، دعوای متقابل خود را نیز مطرح کند.
-
در مرحله تجدیدنظر: در این مرحله، امکان طرح دعوای متقابل به عنوان یک دعوای جدید وجود ندارد. چرا که مهلت قانونی اولین جلسه دادرسی در مرحله بدوی سپری شده است. مگر آنکه دادگاه تجدیدنظر، پرونده را به دلیل نقص تحقیقات به دادگاه بدوی اعاده کند که در این صورت، برخی نظرات به امکان طرح دعوای متقابل در مرحله جدید رسیدگی بدوی قائل هستند.
اگر خوانده دعوای متقابل را در جلسه دادرسی اقامه کند و خواهان دعوای اصلی (که حال خوانده دعوای متقابل است) درخواست تأخیر جلسه را برای تهیه پاسخ و ادله خود نماید، دادگاه می تواند جلسه را به وقت دیگری موکول کند تا به هر دو دعوا توأمان رسیدگی شود.
تقدیم دادخواست با رعایت تشریفات قانونی
دعوای متقابل، ماهیت یک دعوای مستقل را دارد و بنابراین، باید به موجب دادخواست و با رعایت کلیه تشریفات قانونی مربوط به تقدیم دادخواست اصلی (مطابق قانون آیین دادرسی مدنی) مطرح شود. این تشریفات شامل مواردی مانند درج مشخصات دقیق خواهان (خوانده دعوای اصلی) و خوانده (خواهان دعوای اصلی)، خواسته دعوا، دلایل و مستندات، شرح ماجرا، و امضای دادخواست دهنده یا وکیل او است. عدم رعایت این تشریفات می تواند منجر به صدور قرار رد یا ابطال دادخواست شود.
صلاحیت ذاتی دادگاه و عدم نیاز به صلاحیت محلی
نکته مهم در صلاحیت دادگاه این است که هر دو دعوا (اصلی و متقابل) باید در صلاحیت ذاتی یک دادگاه باشند. به این معنا که اگر دعوای اصلی مثلاً در صلاحیت دادگاه خانواده باشد، دعوای متقابل نیز باید در صلاحیت ذاتی همان دادگاه باشد. در غیر این صورت، دادگاه نسبت به دعوای متقابل قرار عدم صلاحیت صادر خواهد کرد.
اما در خصوص صلاحیت محلی، نیازی به رعایت آن برای دعوای متقابل نیست. بر اساس ماده ۱۷ قانون آیین دادرسی مدنی، دعوای طاری اگر با دعوای اصلی مرتبط یا دارای یک منشأ باشد، در دادگاهی اقامه می شود که دعوای اصلی در آنجا اقامه شده است، حتی اگر آن دادگاه از نظر صلاحیت محلی، برای رسیدگی به دعوای متقابل صالح نباشد. این قاعده، به منظور تسهیل و تسریع در رسیدگی و جلوگیری از پراکندگی دعاوی مرتبط پیش بینی شده است.
مراحل گام به گام طرح دعوای متقابل
طرح دعوای متقابل نیز مانند هر دعوای حقوقی دیگری، مستلزم رعایت مراحلی مشخص است. آشنایی با این مراحل به خوانده دعوا کمک می کند تا با آگاهی کامل، از این ابزار حقوقی بهره مند شود:
-
تصمیم گیری برای طرح دعوا و جمع آوری مستندات: اولین گام، ارزیابی دقیق ادعای خواهان و بررسی امکان طرح دعوای متقابل است. در این مرحله، خوانده باید تمامی دلایل، مدارک و مستنداتی را که به نفع او و در جهت اثبات خواسته دعوای متقابل یا رد دعوای اصلی است، جمع آوری کند. مشاوره با وکیل متخصص در این مرحله بسیار توصیه می شود.
-
تهیه و تنظیم دادخواست دعوای متقابل: دادخواست دعوای متقابل باید با رعایت تمامی شرایط شکلی و ماهوی مندرج در قانون آیین دادرسی مدنی تنظیم شود. در این دادخواست، خوانده دعوای اصلی به عنوان خواهان دعوای متقابل و خواهان دعوای اصلی به عنوان خوانده دعوای متقابل مشخص می شود. خواسته باید دقیق و مشخص باشد و شرح ماجرا به روشنی ارتباط دعوای متقابل با دعوای اصلی (وحدت منشأ یا ارتباط کامل) را تبیین کند.
-
ثبت دادخواست در دفاتر خدمات الکترونیک قضایی: پس از تنظیم دادخواست، باید آن را از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی یا در موارد استثنایی مستقیماً در جلسه دادرسی به دادگاه تقدیم کرد. تأکید می شود که این اقدام باید تا پایان اولین جلسه دادرسی انجام شود.
-
ابلاغ دادخواست به خواهان اصلی (خوانده دعوای متقابل): پس از ثبت دادخواست، دادگاه آن را به خواهان اصلی (که در این مرحله خوانده دعوای متقابل است) ابلاغ می کند تا فرصت دفاع و پاسخگویی داشته باشد.
-
تعیین وقت رسیدگی و امکان درخواست تأخیر جلسه: دادگاه وقت رسیدگی مشترکی برای هر دو دعوا (اصلی و متقابل) تعیین می کند. اگر دادخواست متقابل در جلسه دادرسی یا زمان کوتاهی قبل از آن تقدیم شده باشد و خوانده دعوای متقابل (خواهان اصلی) برای تهیه دفاعیات خود به زمان بیشتری نیاز داشته باشد، می تواند درخواست تأخیر جلسه را مطرح کند که در صورت موجه بودن، دادگاه آن را می پذیرد.
-
رسیدگی توأمان به هر دو دعوا: در نهایت، دادگاه به هر دو دعوا (اصلی و متقابل) به صورت همزمان و در یک جلسه رسیدگی می کند و پس از بررسی دلایل و مستندات و استماع اظهارات طرفین، رأی واحدی را در مورد هر دو دعوا صادر می نماید.
مزایا و معایب طرح دعوای متقابل: یک ارزیابی جامع
دعوای متقابل، با وجود اینکه یک ابزار حقوقی قدرتمند است، می تواند مزایا و معایب خاص خود را داشته باشد که آگاهی از آن ها برای تصمیم گیری آگاهانه ضروری است.
مزایای طرح دعوای متقابل
-
صرفه جویی در زمان و هزینه های دادرسی: از آنجا که به دو دعوای مرتبط در یک دادگاه و به صورت همزمان رسیدگی می شود، از اتلاف وقت و هزینه های اضافی برای طرح دو پرونده جداگانه جلوگیری می گردد. همچنین، بر اساس ماده ۴ آیین نامه تعرفه حق الوکاله وکلا، حق الوکاله وکیل در دعوای متقابل معمولاً نصف حق الوکاله مرحله بدوی است که این خود صرفه جویی مالی را به دنبال دارد.
-
جلوگیری از صدور احکام متناقض: مهمترین مزیت این است که رسیدگی همزمان به دعاوی مرتبط، احتمال صدور احکام متعارض و متناقض را به حداقل می رساند و به ایجاد وحدت رویه در یک پرونده کمک می کند.
-
تقویت موضع دفاعی خوانده: خوانده صرفاً در مقام دفاع منفعل قرار نمی گیرد، بلکه با طرح دعوای متقابل، فعالانه وارد میدان شده و با مطالبه حقوق خود، موقعیت دفاعی اش را تقویت می کند. این امر می تواند از نظر روانی و حقوقی برای خوانده بسیار مؤثر باشد.
-
امکان ایجاد تعادل در دادرسی: با مطرح شدن خواسته های متقابل، دادگاه می تواند با در نظر گرفتن تمام جوانب، رأی عادلانه تری صادر کند که توازن حقوقی بین طرفین را بهتر برقرار سازد.
-
معافیت از دادن تأمین اتباع بیگانه: بر اساس بند ۴ ماده ۲۱۹ قانون آیین دادرسی مدنی، اگر در دعوای اتباع ایرانی علیه اتباع خارجی، خوانده (تبعه خارجی) دعوای متقابل اقامه کند، از دادن تأمین اتباع بیگانه معاف است.
معایب احتمالی دعوای متقابل
-
اطاله ی دادرسی برای خواهان اصلی: در برخی موارد، طرح دعوای متقابل می تواند منجر به طولانی شدن زمان رسیدگی به دعوای اصلی شود، زیرا دادگاه باید به هر دو پرونده رسیدگی کند و ممکن است نیاز به جمع آوری ادله و مدارک بیشتری باشد.
-
افزایش پیچیدگی پرونده: تجمیع دو دعوا می تواند پرونده را از نظر قانونی و رسیدگی پیچیده تر کند و نیاز به دقت و تخصص بیشتری از سوی دادگاه و طرفین دعوا داشته باشد.
دعوای متقابل در مراحل مختلف دادرسی: بدوی، واخواهی، تجدیدنظر و فرجام خواهی
همان طور که پیش تر اشاره شد، مهلت طرح دعوای متقابل تا پایان اولین جلسه دادرسی است. اما این مهلت در هر یک از مراحل دادرسی به چه معناست و آیا امکان طرح دعوای متقابل در تمامی مراحل وجود دارد؟
مرحله بدوی
مرحله بدوی، محل اصلی و بلامنازع برای طرح دعوای متقابل است. خوانده دعوای اصلی می تواند از زمان ابلاغ دادخواست اصلی تا پایان اولین جلسه دادرسی (اعم از اینکه قبل از جلسه باشد یا در حین آن)، دادخواست متقابل خود را تقدیم کند. همان گونه که در بخش شرایط مهلت توضیح داده شد، اگر این دادخواست قبل از جلسه ارائه شود و فرصت کافی برای ابلاغ به خواهان اصلی (خوانده دعوای متقابل) وجود داشته باشد، هر دو دعوا در همان جلسه اول رسیدگی می شوند. در غیر این صورت، با درخواست مهلت از سوی خوانده دعوای متقابل، جلسه تجدید شده و هر دو دعوا توأمان رسیدگی خواهند شد.
مرحله واخواهی
وقتی حکمی به صورت غیابی صادر می شود و خوانده ای که در جلسه دادرسی حضور نداشته است، به آن اعتراض می کند (واخواهی)، این سؤال پیش می آید که آیا در این مرحله نیز می تواند دعوای متقابل طرح کند؟ بر اساس نظریه مشورتی شماره ۹۹۴/۷ مورخ ۱۳۸۲/۵/۱۸ اداره حقوقی قوه قضاییه، در رسیدگی به دعوای منجر به صدور حکم غیابی، فرض بر این است که خوانده از جریان دادرسی مطلع نبوده است. بنابراین، تقدیم دادخواست واخواهی به منزله «اولین جلسه دادرسی» تلقی می شود و از این رو، طرح دعوای متقابل در این مرحله بلامانع است. پس، خوانده حکم غیابی می تواند ضمن واخواهی خود، دادخواست متقابل را نیز مطرح نماید.
مرحله تجدیدنظر
در خصوص امکان طرح دعوای متقابل در مرحله تجدیدنظر، چالش ها و نظرات متفاوتی وجود دارد. رویه قضایی و دکترین حقوقی اغلب معتقدند که در مرحله تجدیدنظر، به دلیل سپری شدن مهلت قانونی «اولین جلسه دادرسی» در مرحله بدوی، امکان طرح دعوای متقابل به عنوان یک دعوای جدید وجود ندارد. نظر کمیسیون نشست قضایی (۱) مدنی نیز این موضع را تأیید می کند: «دادخواست دعوای متقابل باید تا پایان اولین جلسه دادرسی تقدیم شود… طرح دادخواست متقاضی بعد از جلسه اول مرحله نخستین دادرسی، دادخواست اصلی علی حده تلقی می شود و مورد رسیدگی قرار می گیرد.»
اما اگر دعوای متقابل در مرحله بدوی به همراه دعوای اصلی مطرح شده باشد و دادگاه بدوی به هر دوي آن ها رسیدگی و رأی صادر کرده باشد، در مرحله تجدیدنظر به هر دو دعوا توأمان رسیدگی می شود. به عبارت دیگر، دعوای متقابل به صورت مستقل در مرحله تجدیدنظر قابل طرح نیست، اما اگر در مرحله بدوی مطرح شده باشد، روند رسیدگی به آن در مرحله تجدیدنظر ادامه می یابد.
مرحله فرجام خواهی
در مرحله فرجام خواهی، که صرفاً به بررسی شکلی و رعایت قوانین در صدور حکم می پردازد و وارد ماهیت دعوا نمی شود، به هیچ عنوان امکان طرح دعوای متقابل وجود ندارد. فرجام خواهی مرحله رسیدگی ماهوی نیست و تنها به تطبیق رأی با قانون می پردازد.
تکالیف و نقش دادگاه در رسیدگی به دعوای متقابل
دادگاه در رسیدگی به دعوای متقابل، تکالیف و نقش های مهمی بر عهده دارد تا از صحت و عدلانی بودن فرآیند دادرسی اطمینان حاصل کند. این تکالیف نشان دهنده اهمیت و ظرافت های حقوقی این نوع دعاوی طاری است:
بررسی اولیه دادخواست و رفع نقص
مدیر دفتر شعبه دادگاه، پس از وصول دادخواست دعوای متقابل، وظیفه دارد آن را از نظر رعایت تشریفات شکلی بررسی کند. چنانچه دادخواست ناقص باشد (مثلاً فاقد مشخصات کامل طرفین یا بدون امضا باشد)، اخطار رفع نقص صادر می شود. خواهان دعوای متقابل (همان خوانده دعوای اصلی) باید در مهلت قانونی نسبت به رفع نقص اقدام کند. در صورت عدم رفع نقص، قرار رد دادخواست صادر خواهد شد. پس از رفع نقص، پرونده برای تعیین وقت رسیدگی به قاضی ارجاع می شود.
احراز شرایط قانونی دعوای متقابل
دادگاه وظیفه دارد به دقت شرایط قانونی دعوای متقابل را احراز کند. این شرایط عمدتاً شامل دو مورد اصلی است:
-
وحدت منشأ یا ارتباط کامل با دعوای اصلی: دادگاه باید بررسی کند که آیا بین دعوای اصلی و دعوای متقابل، منشأ واحد یا ارتباط کامل وجود دارد یا خیر. این تشخیص با توجه به شرح دعاوی و مستندات ارائه شده توسط طرفین صورت می گیرد.
-
رعایت مهلت قانونی: دادگاه باید احراز کند که دادخواست دعوای متقابل تا پایان اولین جلسه دادرسی تقدیم شده است. در صورت عدم رعایت این مهلت، دعوا به عنوان دعوای متقابل پذیرفته نخواهد شد.
تفکیک دعوا در صورت عدم احراز شرایط
اگر دادگاه پس از بررسی، احراز کند که دادخواست ارائه شده شرایط لازم برای دعوای متقابل را ندارد (مثلاً پس از پایان اولین جلسه دادرسی تقدیم شده باشد، یا فاقد وحدت منشأ یا ارتباط کامل باشد)، چه اقدامی انجام می دهد؟
-
اگر دادگاه صلاحیت رسیدگی به آن دعوا را به صورت مستقل داشته باشد، آن را از دعوای اصلی تفکیک کرده و به صورت یک دعوای مستقل، جداگانه به آن رسیدگی می کند.
-
اگر دعوای تفکیک شده در صلاحیت ذاتی یا محلی آن دادگاه نباشد، دادگاه قرار عدم صلاحیت صادر نموده و پرونده را به دادگاه صالح ارجاع می دهد.
ماده ۱۰۳ قانون آیین دادرسی مدنی در این خصوص بیان می دارد: «اگر دعاوی دیگری که ارتباط کامل با دعوای طرح شده دارند در همان دادگاه مطرح باشد، دادگاه به تمامی آنها یک جا رسیدگی می نماید و چنانچه در چند شعبه مطرح شده باشد در یکی از شعب با تعیین رئیس شعبه اول یک جا رسیدگی خواهد شد.» بنابراین، حتی اگر دعوایی شرایط دقیق دعوای متقابل را نداشته باشد اما ارتباط کامل با دعوای اصلی داشته باشد، دادگاه می تواند به هر دو دعوا به صورت توأمان رسیدگی کند تا از صدور احکام متناقض جلوگیری شود.
بررسی صلاحیت ذاتی و محلی
همان گونه که قبلاً اشاره شد، دادگاه باید صلاحیت ذاتی خود را برای رسیدگی به هر دو دعوا (اصلی و متقابل) احراز کند. در صورت عدم صلاحیت ذاتی، قرار عدم صلاحیت صادر می شود. اما در مورد صلاحیت محلی، برای دعوای متقابل نیازی به رعایت آن نیست و دادگاهی که به دعوای اصلی رسیدگی می کند، به دعوای متقابل نیز رسیدگی خواهد کرد، حتی اگر از نظر محلی برای آن صالح نباشد.
رسیدگی توأمان و صدور رأی واحد
اصل بر این است که دادگاه به هر دو دعوا (اصلی و متقابل) به صورت همزمان و در یک جلسه رسیدگی کند. پس از بررسی تمامی ادله، مستندات و اظهارات طرفین، دادگاه یک رأی واحد و جامع صادر می نماید که در برگیرنده تصمیم گیری درباره هر دو دعوا باشد. این رأی باید به گونه ای باشد که از نظر منطقی و حقوقی، هیچ گونه تضادی بین تصمیمات اتخاذ شده در مورد دعوای اصلی و دعوای متقابل وجود نداشته باشد.
تأثیر زوال یا توقف دعوای اصلی بر دعوای متقابل
یکی از سوالات مهمی که در خصوص دعوای متقابل مطرح می شود، این است که اگر دعوای اصلی به هر دلیلی (مثلاً استرداد دادخواست، ابطال دادخواست، یا فوت یکی از طرفین) از بین برود یا متوقف شود، چه سرنوشتی در انتظار دعوای متقابل خواهد بود؟
اصل استقلال نسبی دعوای متقابل
دعوای متقابل، با وجود اینکه در ابتدا در مقام دفاع و در ارتباط با دعوای اصلی مطرح می شود، اما ماهیت یک دعوای مستقل را داراست. بنابراین، اصل بر این است که زوال دعوای اصلی، تأثیری بر دعوای متقابل نداشته و این دعوا به حیات حقوقی خود ادامه می دهد. به عبارت دیگر، اگر خواهان دعوای اصلی دادخواست خود را پس بگیرد (استرداد دادخواست) یا دادخواست او ابطال شود، رسیدگی به دعوای متقابل همچنان ادامه پیدا خواهد کرد. زیرا خواهان دعوای متقابل (خوانده دعوای اصلی) تمامی شرایط قانونی لازم برای اقامه یک دعوای مستقل را رعایت کرده است و دادگاه نمی تواند به صرف زوال دعوای اصلی، از رسیدگی به دعوای متقابل دست بکشد.
استثنائات و موارد خاص
اگرچه اصل بر استقلال نسبی دعوای متقابل است، اما در برخی موارد خاص، زوال دعوای اصلی می تواند به زوال دعوای متقابل نیز منجر شود. این موارد معمولاً زمانی رخ می دهد که بین دو دعوا، ارتباط بسیار نزدیکی وجود دارد که بقای یکی بدون دیگری بی معنا باشد. مثال بارز این حالت، دعوای تمکین و دعوای طلاق است:
مثال: اگر زوج (خواهان اصلی) دعوای الزام زوجه به تمکین را مطرح کند و زوجه (خوانده دعوای اصلی) در مقابل، دعوای متقابل طلاق را اقامه نماید. در صورتی که در جریان رسیدگی، زوجه فوت کند، هر دو دعوا (هم تمکین و هم طلاق) موضوعیت خود را از دست داده و زایل خواهند شد، زیرا فوت زوجه، هدف هر دو دعوا را منتفی می کند.
توقف دادرسی و اثر آن بر دعاوی متقابل
در صورتی که دادرسی به دلیل فوت یا حجر یکی از اصحاب دعوا، یا زوال سمت قانونی یکی از آن ها، متوقف شود، ماده ۱۰۵ قانون آیین دادرسی مدنی این وضعیت را تبیین می کند: «هرگاه یکی از اصحاب دعوا فوت نماید یا محجور شود یا سمت یکی از آنان که به موجب آن سمت، داخل دادرسی شده زایل گردد دادگاه رسیدگی را به طور موقت متوقف و مراتب را به طرف دیگر اعلام می دارد. پس از تعیین جانشین و درخواست ذی نفع، جریان دادرسی ادامه می یابد مگر این که فوت یا حجر یا زوال سمت یکی از اصحاب دعوا تاثیری در دادرسی نسبت به دیگران نداشته باشد که در این صورت دادرسی نسبت به دیگران ادامه خواهد یافت.»
در این حالت، توقف دادرسی تا تعیین جانشین قانونی (مانند ورثه) شامل هر دو دعوا (اصلی و متقابل) می شود و پس از آن، دادرسی برای هر دو دعوا از سر گرفته خواهد شد، مگر آنکه توقف دادرسی برای یکی از دعاوی بی تأثیر باشد.
هزینه های طرح دعوای متقابل
طرح دعوای متقابل نیز مانند هر اقدام قضایی دیگری، مستلزم پرداخت هزینه هایی است. این هزینه ها می تواند شامل موارد زیر باشد:
-
هزینه دادرسی: هزینه دادرسی مهم ترین بخش از هزینه های طرح دعواست و بسته به مالی یا غیرمالی بودن خواسته و ارزش آن، متفاوت خواهد بود.
-
دعاوی مالی: اگر خواسته دعوای متقابل مالی باشد، هزینه دادرسی بر اساس ارزش خواسته محاسبه می شود. در حال حاضر، برای دعاوی مالی تا سقف ۲۰۰ میلیون ریال، ۲.۵ درصد و برای مبالغ بیش از ۲۰۰ میلیون ریال، ۳.۵ درصد ارزش خواسته به عنوان هزینه دادرسی دریافت می گردد.
-
دعاوی غیرمالی: برای دعاوی غیرمالی (مانند دعوای اثبات نسب یا ابطال سند) که خواسته آنها قابل تقویم نیست، مبلغ ثابت و مشخصی به عنوان هزینه دادرسی دریافت می شود که این مبلغ در بازه های زمانی مختلف توسط قوه قضاییه تعیین و اعلام می گردد (مثلاً بین ۴۰۰,۰۰۰ تا ۱,۸۰۰,۰۰۰ ریال).
-
-
هزینه های خدمات قضایی: علاوه بر هزینه دادرسی، مبالغی نیز بابت ثبت دادخواست در دفاتر خدمات الکترونیک قضایی و سایر خدمات اداری مرتبط دریافت می شود.
-
هزینه حق الوکاله: در صورتی که برای طرح دعوای متقابل از خدمات وکیل استفاده شود، حق الوکاله وکیل نیز به هزینه ها اضافه خواهد شد. همان گونه که قبلاً اشاره شد، حق الوکاله وکیل در دعوای متقابل معمولاً نصف حق الوکاله مربوط به دعوای اصلی است که این خود مزیت مالی برای خوانده محسوب می شود.
آگاهی از این هزینه ها قبل از اقدام به طرح دعوا ضروری است تا افراد بتوانند با برآورد دقیق، تصمیم گیری مناسبی داشته باشند.
نمونه ساختار کلی یک دادخواست دعوای متقابل
برای آشنایی بیشتر و سهولت در درک نحوه تنظیم دادخواست دعوای متقابل، در ادامه به تشریح ساختار کلی آن می پردازیم. این الگو می تواند راهنمایی برای تنظیم یک دادخواست کامل و مؤثر باشد:
به نام خدا
خواهان:
نام و نام خانوادگی: [نام و نام خانوادگی خوانده دعوای اصلی]
نام پدر: [نام پدر خوانده دعوای اصلی]
شماره ملی: [شماره ملی خوانده دعوای اصلی]
نشانی: [نشانی کامل خوانده دعوای اصلی]
خوانده:
نام و نام خانوادگی: [نام و نام خانوادگی خواهان دعوای اصلی]
نام پدر: [نام پدر خواهان دعوای اصلی]
شماره ملی: [شماره ملی خواهان دعوای اصلی]
نشانی: [نشانی کامل خواهان دعوای اصلی]
وکیل یا نماینده قانونی (در صورت وجود):
[مشخصات وکیل یا نماینده قانونی]
خواسته: [مثال: مطالبه خسارت عدم انجام تعهد / فسخ قرارداد / اثبات مالکیت] (خواسته باید دقیق و مشخص باشد)
تقویم خواسته (برای دعاوی مالی): [مبلغ به ریال]
دلایل و منضمات:
1. کپی مصدق [سند یا قرارداد اصلی که دعوای متقابل از آن نشأت گرفته است]
2. کپی مصدق [مدارک و مستندات دیگر مرتبط با خواسته دعوای متقابل، مانند فاکتورها، رسیدها، نامه ها]
3. استماع شهادت شهود (در صورت لزوم)
4. سایر دلایل و امارات موجود
شرح دادخواست:
احتراماً به استحضار ریاست محترم دادگاه می رساند:
1. خواهان اصلی دعوای شماره [شماره پرونده دعوای اصلی] به خواسته [خواسته دعوای اصلی]، علیه اینجانب (خوانده دعوای اصلی) در تاریخ [تاریخ طرح دعوای اصلی] در این شعبه اقامه دعوا نموده است.
2. [در این قسمت، به تفصیل ارتباط دعوای متقابل با دعوای اصلی را توضیح دهید. باید به وضوح بیان شود که دعوای متقابل ناشی از وحدت منشأ یا ارتباط کامل با دعوای اصلی است. مثلاً:] «اینجانب بر اساس همان قرارداد [نوع قرارداد] مورخ [تاریخ قرارداد] که مبنای دعوای اصلی خواهان است، بابت عدم انجام تعهد [نوع تعهد] توسط ایشان، متحمل خساراتی به مبلغ [مبلغ خسارت] شده ام. لذا، این دعوای متقابل به خواسته مطالبه خسارت ناشی از همان منشأ واحد (قرارداد مذکور) مطرح می گردد.»
3. [سایر توضیحات تکمیلی و دلایل و استنادات حقوقی مربوط به خواسته دعوای متقابل]
4. با عنایت به مراتب فوق و مستندات ابرازی، صدور حکم بر [خواسته دعوای متقابل] مورد استدعاست.
محل امضا: [نام و نام خانوادگی خواهان دعوای متقابل]
تاریخ: [تاریخ تنظیم دادخواست]
در تنظیم شرح ماجرا، دقت و صراحت در بیان ارتباط دعوای متقابل با دعوای اصلی از اهمیت ویژه ای برخوردار است تا دادگاه بتواند به درستی رابطه این دو دعوا را تشخیص داده و نسبت به رسیدگی توأمان اقدام نماید.
نکات حقوقی تکمیلی و ظرایف مهم
فراتر از اصول کلی، برخی نکات و ظرایف حقوقی نیز وجود دارند که در مواجهه با دعوای متقابل، آگاهی از آن ها می تواند مفید باشد:
-
تفاوت دعوای متقابل با ایرادات شکلی و ماهوی خوانده: باید توجه داشت که دعوای متقابل با ایرادات شکلی (مانند ایراد عدم صلاحیت دادگاه، ایراد امر مطروحه) یا ایرادات ماهوی (مانند ایراد تهاتر، فسخ قرارداد) که خوانده در مقام دفاع صرفاً برای رد خواسته خواهان مطرح می کند، متفاوت است. ایرادات، نیازی به تقدیم دادخواست جداگانه ندارند و صرفاً بخشی از دفاعیات خوانده محسوب می شوند، در حالی که دعوای متقابل خود یک دعوای مستقل با خواسته جداگانه است.
-
اهمیت مشاوره با وکیل متخصص: پیچیدگی های تشخیص وحدت منشأ یا ارتباط کامل، رعایت مهلت های قانونی دقیق، و نحوه تنظیم دادخواست، لزوم مشاوره با یک وکیل پایه یک دادگستری متخصص را بیش از پیش آشکار می سازد. وکیل با تجربه می تواند در ارزیابی موقعیت، جمع آوری مستندات، و نگارش دادخواست به بهترین نحو ممکن راهنمایی کند و از تضییع حقوق موکل جلوگیری نماید.
-
مواردی که در رویه قضایی به عنوان وحدت منشأ یا ارتباط کامل پذیرفته شده اند: رویه قضایی، با گذر زمان و بر اساس پرونده های مختلف، معیارهایی را برای تشخیص وحدت منشأ و ارتباط کامل ایجاد کرده است. برای مثال، در پرونده های مربوط به قراردادها، هرگونه ادعای ناشی از همان قرارداد (مانند مطالبه وجه، فسخ، ابطال، یا مطالبه خسارت عدم انجام تعهد) می تواند دارای وحدت منشأ باشد. در دعاوی ملکی، ادعاهای مربوط به مالکیت، تصرف، یا حقوق ارتفاقی در یک ملک واحد، معمولاً دارای ارتباط کامل شناخته می شوند.
سوالات متداول
آیا برای طرح دعوای متقابل همیشه باید دادخواست جداگانه تقدیم کرد؟
بله، بر اساس ماده ۱۴۲ قانون آیین دادرسی مدنی، دعوای متقابل به موجب دادخواست اقامه می شود. این تفاوت اصلی آن با دفاعیاتی مانند تهاتر، صلح یا فسخ است که نیاز به تقدیم دادخواست جداگانه ندارند و صرفاً در مقام دفاع از دعوای اصلی اظهار می شوند.
آیا اگر خواهان دعوای اصلی، دعوای خود را پس بگیرد، دعوای متقابل نیز از بین می رود؟
خیر، اصولاً دعوای متقابل به دلیل ماهیت مستقل خود، حتی با استرداد دادخواست یا زوال دعوای اصلی نیز از بین نمی رود و به رسیدگی خود ادامه می دهد. مگر در موارد استثنایی که ارتباط بین دو دعوا به حدی نزدیک باشد که بقای یکی بدون دیگری بی معنا شود (مانند مثال دعوای تمکین و طلاق).
دعوای متقابل را می توان در کدام مراحل دادرسی مطرح کرد؟
دعوای متقابل تنها در مرحله بدوی و حداکثر تا پایان اولین جلسه دادرسی قابل طرح است. در مرحله واخواهی نیز امکان طرح آن وجود دارد، زیرا تقدیم دادخواست واخواهی به منزله اولین جلسه دادرسی تلقی می شود. اما در مرحله تجدیدنظر و فرجام خواهی امکان طرح دعوای متقابل جدید وجود ندارد.
آیا می توان دعوای متقابل را قبل از اولین جلسه دادرسی طرح کرد؟
بله، خوانده می تواند دادخواست دعوای متقابل را قبل از اولین جلسه دادرسی نیز تقدیم کند. در این صورت، اگر فرصت کافی برای ابلاغ به خواهان اصلی (خوانده دعوای متقابل) وجود داشته باشد، رسیدگی به هر دو دعوا در همان جلسه اول صورت می گیرد.
آیا طرح دعوای متقابل در شورای حل اختلاف نیز امکان پذیر است؟
بله، در مواردی که شورای حل اختلاف صلاحیت رسیدگی به دعوای اصلی را داشته باشد، خوانده می تواند دعوای متقابل را نیز در شورای حل اختلاف مطرح کند، به شرط رعایت تمامی شرایط قانونی (از جمله مهلت و ارتباط با دعوای اصلی) و در صورتی که خواسته دعوای متقابل نیز در صلاحیت شورای حل اختلاف باشد.
منظور از ارتباط کامل در دعوای متقابل چیست؟
منظور از ارتباط کامل زمانی است که اتخاذ تصمیم در یک دعوا (اصلی یا متقابل) به طور مستقیم و مؤثر بر نتیجه دعوای دیگر تأثیرگذار باشد. به عبارت دیگر، نتیجه نهایی یکی از دعاوی، سرنوشت دیگری را تعیین کند و مانع از صدور احکام متناقض شود. مثال بارز آن دعوای خلع ید و اثبات مالکیت در مورد یک ملک واحد است.
نتیجه گیری: با آگاهی از دعوای متقابل، حقوق خود را فعالانه حفظ کنید
دعوای متقابل نه تنها یک ابزار حقوقی برای دفاع در برابر ادعای خواهان است، بلکه فرصتی استراتژیک برای خوانده فراهم می آورد تا خود نیز حقوق تضییع شده اش را از طریق مسیر قانونی مطالبه کند. این سازوکار دادرسی با تجمیع رسیدگی به دعاوی مرتبط، در زمان و هزینه ها صرفه جویی کرده و از همه مهم تر، از صدور احکام متناقض جلوگیری می کند.
آگاهی از شرایط دقیق طرح دعوای متقابل، از جمله اینکه فقط خوانده می تواند آن را مطرح کند، باید دارای وحدت منشأ یا ارتباط کامل با دعوای اصلی باشد، و حتماً تا پایان اولین جلسه دادرسی تقدیم شود، برای هر فردی که درگیر یک پرونده حقوقی است، حیاتی است. این دانش به افراد کمک می کند تا از حقوق خود به شکلی فعالانه دفاع کرده و بهترین تصمیمات را در فرآیند دادرسی اتخاذ نمایند.
در نهایت، با توجه به ظرایف و پیچیدگی های حقوقی این نوع دعاوی، توصیه می شود پیش از هر اقدامی، حتماً با یک وکیل متخصص مشورت کنید. یک وکیل مجرب می تواند با تحلیل دقیق پرونده، شما را در شناسایی بهترین راهکار دفاعی و طرح دعوای متقابل یاری رسانده و از تضییع حقوق شما جلوگیری نماید. حفظ حقوق در بستر قانون، نیازمند دانش و تخصص است و سرمایه گذاری بر این دانش، تضمین کننده عدالت خواهد بود.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "دعوای متقابل چیست؟ | تعریف حقوقی، شرایط و آثار آن" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "دعوای متقابل چیست؟ | تعریف حقوقی، شرایط و آثار آن"، کلیک کنید.