نمونه دادخواست الزام به فروش مال مشاع منقول | فرم قابل ویرایش

نمونه دادخواست الزام به فروش مال مشاع منقول
هنگامی که مالکیتی بر روی یک مال منقول (مانند خودرو، دستگاه صنعتی یا سهام) به صورت مشترک با فرد یا افراد دیگری (مالکیت مشاع) وجود دارد و شرکا بر نحوه استفاده، نگهداری یا تقسیم آن به توافق نمی رسند، دادخواست الزام به فروش مال مشاع منقول راهکاری قانونی برای حل این مشکل است.
مالکیت مشاع بر اموال منقول، به ویژه زمانی که تعداد شرکا زیاد باشد یا روابط میان آن ها تیره شود، می تواند چالش برانگیز گردد. در این شرایط، ادامه شراکت عملاً غیرممکن شده و حقوق یکی یا تمامی شرکا تضییع می شود. تصور کنید شما و شریکتان مالک یک دستگاه صنعتی گران قیمت هستید، اما بر سر نحوه استفاده، زمان بندی بهره برداری یا حتی نگهداری آن به اختلاف خورده اید. اگر این مال قابلیت تقسیم فیزیکی نداشته باشد یا تقسیم آن به هر یک از شرکا ضرر بزند، تنها راه حل منطقی و قانونی، فروش مال و تقسیم بهای آن خواهد بود.
ضرورت اقدام قانونی در چنین مواردی از آنجا ناشی می شود که هیچ یک از شرکا نمی تواند به تنهایی در مال مشاع تصرف کند و بدون رضایت سایر شرکا نمی تواند تصمیم به فروش یا تقسیم آن بگیرد. این بن بست حقوقی، نیاز به دخالت مراجع قضایی و تنظیم یک دادخواست حقوقی را ایجاب می کند. این مقاله با تمرکز دقیق بر مال منقول، به شما یک راهنمای جامع و یک نمونه دادخواست کاربردی ارائه می دهد تا با آگاهی کامل از مبانی قانونی و رویه قضایی، بتوانید حقوق قانونی خود را در این زمینه استیفا نمایید.
آشنایی با مفهوم مال مشاع منقول و ضرورت فروش
پیش از ورود به جزئیات دادخواست، لازم است تا درک روشنی از مفاهیم مال منقول و مال مشاع داشته باشیم. مال منقول، به مالی گفته می شود که قابلیت جابجایی از محلی به محل دیگر را دارد، بدون اینکه به خود مال یا محل استقرار آن آسیبی وارد شود. در مقابل، مال مشاع به وضعیتی گفته می شود که دو یا چند نفر به صورت همزمان مالک کل مال باشند، به نحوی که سهم هر یک از شرکا در تمام جزء جزء مال پراکنده است و مشخص نیست کدام قسمت متعلق به کدام شریک است. به عبارت دیگر، سهم هر شریک، مشاع یا درهم آمیخته با سهم دیگر شرکاست.
تعریف مال منقول و مال مشاع
ماده ۱۸ قانون مدنی، اموال منقول را تعریف می کند و بیان می دارد: منقول آن است که از محلی به محل دیگر بتوان نقل نمود بدون اینکه به خود یا محل آن خرابی وارد آید. این تعریف طیف گسترده ای از اموال را در بر می گیرد. در خصوص مال مشاع، ماده ۵۷۱ قانون مدنی مشارکت را اینگونه تعریف می کند: شرکت عبارت است از اجتماع حقوق مالکین متعدد در شیء واحد به نحو اشاعه. یعنی اگر دو یا چند نفر یک خودرو را به صورت مشترک خریده باشند، هر یک از آن ها مالک تمام خودرو به نسبت سهم خود است، نه اینکه مثلاً بخشی از موتور متعلق به یکی و بخشی از بدنه متعلق به دیگری باشد.
مصادیق مال مشاع منقول
مصادیق مال مشاع منقول بسیار متنوع و پرتکرار هستند. از جمله رایج ترین آن ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- خودرو و موتورسیکلت: خرید مشترک یک وسیله نقلیه بین دو نفر یا بیشتر.
- قایق و شناورهای تفریحی: مالکیت مشترک بر یک قایق یا شناور.
- دستگاه های صنعتی و کشاورزی: مثلاً خرید یک ماشین آلات پیشرفته یا یک تراکتور به صورت مشترک برای یک کارگاه یا مزرعه.
- لوازم منزل گران قیمت: مانند مبلمان خاص، آثار هنری یا لوازم خانگی لوکس که گاهی بین اعضای خانواده به اشتراک گذاشته می شوند.
- سهام شرکت ها: اگر چند نفر به صورت مشترک تعداد معینی سهام یک شرکت را خریداری کنند.
- دام و طیور: در صورتی که گله ای از دام یا مجموعه ای از طیور به صورت مشاع بین چند نفر اداره شود.
- اوراق بهادار: مانند اوراق قرضه یا صندوق های سرمایه گذاری که به صورت مشترک خریداری شده اند.
حق هر شریک بر تقاضای تقسیم (ماده 589 قانون مدنی)
یکی از اصول بنیادین در مالکیت مشاع، حق هر شریک بر تقاضای تقسیم مال است. ماده ۵۸۹ قانون مدنی صراحتاً بیان می کند: هر شریک المالی می تواند هر وقت بخواهد تقاضای تقسیم مال مشترک را بنماید؛ مگر در مواردی که تقسیم به موجب این قانون ممنوع یا شرکا به وجه ملزمی ملتزم بر عدم تقسیم شده باشند. این ماده، اصل تقسیم پذیری را به عنوان یک حق بنیادین برای هر شریک به رسمیت می شناسد. این حق از آن جهت مهم است که هیچ کس را نمی توان به اجبار در شراکت نگه داشت و هر شریک می تواند از بن بست شراکت خارج شود.
دلایل عدم امکان تقسیم عین مال منقول یا ورود ضرر به شرکا
با وجود حق هر شریک بر تقاضای تقسیم، گاهی تقسیم عین مال منقول به دلایل زیر امکان پذیر نیست یا موجب ضرر غیرمتعارف به شرکا می شود:
- ماهیت مال: برخی اموال به گونه ای هستند که تقسیم فیزیکی آن ها عملاً ناممکن است. مثلاً یک خودرو یا یک دستگاه صنعتی را نمی توان به دو یا چند قسمت مساوی تقسیم کرد بدون اینکه ماهیت و کارایی خود را از دست بدهند.
- ورود ضرر: حتی اگر تقسیم فیزیکی امکان پذیر باشد، ممکن است به دلیل کاهش قابل توجه ارزش مال، به شرکا ضرر وارد شود. مثلاً تقسیم یک تابلو نقاشی ارزشمند به چند تکه، به طور قطع از ارزش کلی آن به شدت می کاهد.
- عدم توافق بر تعدیل: در برخی موارد، مال قابل تقسیم به اجزاء متفاوت است، اما برای ایجاد برابری سهم، نیاز به تعدیل یا پرداخت مابه ازا از سوی یک شریک به دیگری است. اگر شرکا بر این تعدیل به توافق نرسند، تقسیم ممکن نمی شود.
- عدم امکان استفاده همزمان: برخی اموال منقول مانند یک ابزار خاص یا یک مجموعه دام، تنها با مدیریت و استفاده متمرکز کارایی دارند و تقسیم آن ها به بخش های کوچک تر عملاً مدیریت و بهره برداری را مختل می کند.
در این شرایط، قانون راه حل فروش مال مشاع و تقسیم بهای آن را پیش بینی کرده است. چرا که هدف نهایی از تقسیم یا فروش، پایان دادن به حالت اشاعه و استیفای حقوق هر شریک است و اگر تقسیم عین این هدف را محقق نکند، فروش مال مشترک و تقسیم بهای آن، منطقی ترین و عادلانه ترین راهکار خواهد بود.
مبانی قانونی و رویه قضایی در الزام به فروش مال مشاع منقول
برای پیگیری فروش مال مشاع منقول از طریق مراجع قضایی، شناخت دقیق مبانی قانونی و رویه قضایی حاکم بر این موضوع ضروری است. این بخش به تفصیل به مواد قانونی مرتبط و نحوه تفسیر و اجرای آن ها می پردازد.
ماده 589 قانون مدنی: اصل تقسیم پذیری
همانطور که پیشتر اشاره شد، ماده ۵۸۹ قانون مدنی، اصل تقسیم پذیری مال مشترک را به رسمیت می شناسد و این حق را برای هر شریک ایجاد می کند که هر زمان بخواهد، تقاضای تقسیم مال مشاع را از دادگاه نماید. این ماده، پایه و اساس دعاوی مربوط به خروج از حالت اشاعه است. با این حال، همانطور که ماده ۵۹۱ قانون مدنی نیز تصریح دارد، اگر تقسیم مال موجب ضرر غیرمتعارف شود، دادگاه نمی تواند حکم به تقسیم مال بدهد و در اینجاست که راه حل فروش مطرح می شود.
ماده 317 قانون امور حسبی: فروش مال مشترک غیرقابل تقسیم
برای اموال منقول مشاع، ماده ۳۱۷ قانون امور حسبی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این ماده بیان می کند: در صورتی که مال غیرمنقول قابل تقسیم و افراز نباشد و تقسیم آن با تعدیل هم میسر نباشد دادگاه با جلب نظر کارشناس دستور فروش مال را خواهد داد. اگرچه در ظاهر این ماده به مال غیرمنقول اشاره دارد، اما با وحدت ملاک و رویه قضایی، این ماده به اموال منقول مشترک و غیرقابل تقسیم نیز تسری داده شده است. بسیاری از محاکم و حقوقدانان معتقدند که روح این ماده و هدف قانونگذار در پایان دادن به حالت اشاعه در اموال غیرقابل تقسیم، در مورد اموال منقول نیز صادق است. بنابراین، در صورتی که تقسیم مال منقول بدون ضرر یا با تعدیل ممکن نباشد، دادگاه می تواند به استناد این ماده و با نظر کارشناس، دستور فروش آن را صادر کند.
ماده 326 قانون امور حسبی: تسری مقررات تقسیم ترکه به سایر اموال مشترک
ماده ۳۲۶ قانون امور حسبی به نحو کلی تر به تسری مقررات مربوط به تقسیم ترکه به سایر اموال مشترک اشاره دارد. این ماده می گوید: مقررات راجع به تقسیم ترکه در مورد تقسیم سایر اموال مشترک بین دو یا چند نفر نیز رعایت خواهد شد. با توجه به اینکه در تقسیم ترکه نیز اگر مالی غیرقابل تقسیم باشد، حکم به فروش آن داده می شود، این ماده نیز می تواند به عنوان یکی از مبانی قانونی برای فروش مال مشاع منقول در نظر گرفته شود. این تسری نشان دهنده اراده قانونگذار برای ارائه راه حل های عملی در مواقع بن بست شراکت است.
تحلیل رویه قضایی و نظریات مشورتی مرتبط با فروش مال مشاع منقول
رویه قضایی و نظریات مشورتی قوه قضائیه، نقش مهمی در تفسیر و اجرای قوانین دارند. در خصوص فروش مال مشاع منقول، نشست های قضایی و آراء محاکم معمولاً بر این موضوع تأکید دارند که:
چنانچه مال منقول مشترک، قابلیت تقسیم فیزیکی بدون ایراد ضرر یا نقص ماهیت را نداشته باشد، و شرکا نیز بر نحوه تقسیم یا استفاده به توافق نرسند، هر یک از شرکا حق دارد که از دادگاه تقاضای فروش آن را بنماید. دادگاه با جلب نظر کارشناس رسمی، پس از احراز عدم قابلیت تقسیم، دستور فروش را صادر و بهای حاصل از فروش را به نسبت سهام بین شرکا تقسیم خواهد کرد.
به عنوان مثال، در یکی از نشست های قضایی استان لرستان (تاریخ برگزاری: ۱۳۸۸/۱۲/۱۰)، در پاسخ به این پرسش که آیا احد از شرکای مال مشاع منقول می تواند با طرح دعوا، بقیه شرکا را به فروش مال مشاع ملزم کند؟ نظر اتفاقی (مورد تأیید هیئت عالی) این بوده است که هر شریک مالی می تواند با تقدیم دادخواست تقسیم و اثبات غیرقابل تقسیم بودن مال، شریک دیگر را ملزم به فروش نماید. عده ای دیگر معتقدند همان گونه که در رد دعوایی مثل تنفیذ معامله عادی و الزام به تنظیم سند رسمی خواهان خواسته خود را به موجب دادخواست واحدی مطرح می کند و همان گونه که رویه عملی از گذشته تاکنون این بوده که می توان ضمن دادخواست تقسیم، درخواست فروش را در صورت غیرقابل تقسیم بودن مطرح کرد، نیاز به دو دادخواست جداگانه نخواهد بود. این دیدگاه نشان می دهد که در عمل، معمولاً در یک دادخواست، هم تقاضای تقسیم و هم در صورت عدم امکان تقسیم، تقاضای فروش مطرح می شود.
بنابراین، رویکرد دادگاه ها بر این مبنا است که حق شریک بر خروج از حالت اشاعه، از طریق تقسیم عین یا در صورت عدم امکان، از طریق فروش و تقسیم ثمن، باید محقق شود.
تفاوت دستور فروش و حکم فروش و کاربرد هر یک در مال منقول
یکی از نکات مهمی که در دعاوی فروش مال مشاع باید مورد توجه قرار گیرد، تفاوت بین دستور فروش و حکم فروش است. این تفاوت دارای آثار حقوقی مهمی است:
- حکم فروش: زمانی صادر می شود که یک دعوای ترافعی (با اختلاف و نزاع) در جریان باشد و دادگاه پس از رسیدگی ماهوی و بررسی دلایل طرفین، رأی صادر کند. حکم فروش قابل تجدیدنظرخواهی و فرجام خواهی است و قطعیت آن پس از طی مراحل اعتراض حاصل می شود.
- دستور فروش: معمولاً در مواردی صادر می شود که جنبه ترافعی کمتری دارد یا قانون به صراحت آن را دستور نامیده است. دستور فروش (مانند آنچه در ماده ۳۱۷ قانون امور حسبی و قانون افراز و فروش املاک مشاع آمده) نه حکم است و نه قرار و قابل تجدیدنظرخواهی یا فرجام خواهی نیست. صرفاً می توان در دیوان عالی کشور یا دادگاه بدوی از آن اعاده دادرسی یا فرجام خواهی نمود. در بسیاری از موارد مربوط به فروش مال مشاع منقول که عدم قابلیت تقسیم عین محرز است، دادگاه اقدام به صدور دستور فروش می کند، زیرا اصل مالکیت مشاعی مورد اختلاف نیست، بلکه شیوه پایان دادن به آن است که محل اختلاف قرار گرفته است.
این تمایز در فرآیند قضایی فروش مال مشاع منقول اهمیت دارد زیرا مسیر و زمان رسیدگی را تحت تأثیر قرار می دهد.
گام های ضروری پیش از تنظیم دادخواست
پیش از اقدام به تنظیم و تقدیم نمونه دادخواست الزام به فروش مال مشاع منقول، لازم است مراحلی کلیدی و ضروری طی شود. این اقدامات نه تنها به مستحکم تر شدن دعوای شما کمک می کند، بلکه ممکن است حتی نیاز به طرح دعوا را نیز از بین ببرد.
تلاش برای مذاکره و حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات
همواره بهترین و کم هزینه ترین راه برای حل اختلافات، مذاکره و توافق مسالمت آمیز است. قبل از مراجعه به دادگاه، تلاش کنید تا با شریک یا شرکای خود به صورت مستقیم یا از طریق میانجی، مذاکره کنید. هدف از این مذاکرات، یافتن یک راه حل مشترک برای پایان دادن به شراکت در مال منقول است. این راه حل می تواند شامل تقسیم توافقی مال (در صورت امکان)، فروش توافقی به شخص ثالث، یا واگذاری سهم یکی از شرکا به دیگری باشد. حتی اگر به توافق نرسید، مستندسازی این تلاش ها (مثلاً ارسال نامه رسمی یا پیامک) می تواند در دادگاه به عنوان دلیلی بر حسن نیت شما و عدم همکاری طرف مقابل مطرح شود.
شناسایی دقیق مال مشاع منقول
برای تنظیم یک دادخواست حقوقی قوی، باید مال مشاع منقول مورد نظر به طور دقیق و کامل شناسایی شود. این شناسایی شامل اطلاعات زیر است:
- مدل و سال ساخت: به ویژه برای وسایل نقلیه یا دستگاه های فنی.
- شماره سریال یا شناسه منحصر به فرد: هر مال منقولی که دارای شماره شاسی، موتور، IMEI، کد محصول یا هر شناسه دیگری است، باید ذکر شود.
- مشخصات ظاهری: رنگ، ابعاد، علائم خاص (در مورد آثار هنری یا اشیاء کلکسیونی).
- ارزش تقریبی: تعیین یک ارزش حدودی برای مال منقول به دادگاه کمک می کند تا اهمیت موضوع و میزان خواسته را درک کند. این ارزش می تواند با استعلام از کارشناسان غیررسمی یا بررسی قیمت های مشابه در بازار به دست آید.
دقت در این اطلاعات، از ابهامات بعدی در مراحل دادرسی جلوگیری کرده و روند رسیدگی را تسریع می بخشد.
جمع آوری و آماده سازی مدارک و مستندات لازم
مستندات، ستون فقرات هر دعوای حقوقی هستند. برای دادخواست الزام به فروش مال مشاع منقول، مدارک زیر حیاتی هستند:
- سند مالکیت: فاکتور خرید، مبایعه نامه، قرارداد انتقال، سند رسمی خودرو (برگ سبز) یا هر مدرکی که مالکیت مشاع شما و خوانده/خواندگان را بر مال منقول اثبات کند.
- توافقنامه شراکت (در صورت وجود): اگر قراردادی بین شرکا در زمان خرید یا پس از آن منعقد شده باشد، ارائه آن ضروری است.
- اقرارنامه یا شهادت شهود: اگر سند رسمی وجود ندارد، اقرارنامه کتبی خوانده یا شهادت دو نفر شاهد مبنی بر مالکیت مشاع بر مال منقول می تواند اثبات کننده باشد.
- مکاتبات و مستندات مذاکره: هرگونه مدرکی که نشان دهنده تلاش شما برای حل مسالمت آمیز موضوع و عدم توافق طرف مقابل باشد (مثلاً نامه های کتبی، ایمیل ها، پیامک ها).
- کارت ملی خواهان: برای احراز هویت.
این مدارک باید به صورت مصدق (کپی برابر اصل) به دادخواست ضمیمه شوند.
شناسایی دقیق خواهان و خوانده/خواندگان و نشانی آن ها
یکی دیگر از مراحل حیاتی، شناسایی دقیق اطلاعات هویتی و نشانی تمامی طرفین دعوا است:
- خواهان: شما (یا موکل شما در صورت وجود وکیل) با نام، نام خانوادگی، کد ملی، شماره تماس و نشانی دقیق.
- خوانده/خواندگان: تمامی شرکا یا افرادی که در مال منقول با شما شریک هستند. نام، نام خانوادگی، کد ملی و نشانی دقیق آن ها (کد پستی در صورت امکان) ضروری است. اگر نشانی یکی از خواندگان مجهول المکان باشد، باید مطابق قوانین، ابلاغ از طریق روزنامه انجام شود.
اطلاعات دقیق طرفین، امکان ابلاغ صحیح اوراق قضایی و پیشبرد پرونده را فراهم می آورد و از تأخیرهای غیرضروری جلوگیری می کند.
نمونه دادخواست الزام به فروش مال مشاع منقول (قالب قابل استفاده)
تنظیم نمونه دادخواست الزام به فروش مال مشاع منقول با رعایت اصول حقوقی، نقش مهمی در موفقیت دعوا دارد. در ادامه، یک قالب جامع و کاربردی برای شما آورده شده است. لازم است اطلاعات مشخص شده در پرانتز را با مشخصات پرونده خود جایگزین کنید.
بخش الف: مشخصات کامل طرفین دعوا
خواهان: [نام، نام خانوادگی، کد ملی، نشانی کامل، شماره تماس]
خوانده/خواندگان: [نام، نام خانوادگی، کد ملی، نشانی کامل، شماره تماس] (در صورت تعدد خواندگان، اطلاعات هر یک را به تفکیک درج کنید)
وکیل خواهان: [نام، نام خانوادگی، کد ملی، نشانی کامل، شماره تماس و شماره پروانه وکالت] (در صورت وجود وکیل)
بخش ب: خواسته دعوا
تقاضای صدور حکم مبنی بر «الزام خوانده/خواندگان به فروش مال مشاع منقول (با ذکر دقیق مشخصات مال)» و تقسیم ثمن حاصله به نسبت سهم شرکا، به انضمام مطالبه کلیه خسارات دادرسی (شامل هزینه دادرسی، حق الوکاله وکیل، هزینه کارشناسی و …) در حق اینجانب/موکل.
بخش ج: دلایل و منضمات دادخواست
- تصویر مصدق [سند مالکیت/مبایعه نامه/فاکتور خرید/کارت مشخصات] مال منقول
- تصویر مصدق کارت ملی خواهان
- [در صورت لزوم] استشهادیه محلی مبنی بر عدم توافق شرکا یا عدم امکان تقسیم عین (با مشخصات و نشانی کامل شهود)
- [در صورت لزوم] تصویر مصدق [مکاتبات یا پیام های ارسالی] مبنی بر تلاش برای حل مسالمت آمیز اختلاف
- [در صورت لزوم] سایر اسناد و مدارک اثبات کننده مالکیت مشاع و عدم توافق
بخش د: شرح دادخواست (متن اصلی)
ریاست محترم دادگاه عمومی حقوقی شهرستان [نام شهرستان مربوطه]
با سلام و تقدیم احترام،
احتراما به استحضار عالی می رساند اینجانب/موکل [نام و نام خانوادگی خواهان یا وکیل] به موجب [مستندات مالکیت مشاع، مانند: سند مالکیت خودرو شماره پلاک … و شماره شاسی …، فاکتور خرید دستگاه چاپ صنعتی مدل … با شماره سریال …، توافقنامه شراکت مورخ …] مالک [میزان سهم، مثال: سه دانگ مشاع از شش دانگ] از یک دستگاه [نوع مال منقول، مثال: خودرو پراید مدل ۱۳۹۰، دستگاه چاپ صنعتی، مجموعه تابلوهای نقاشی و …] به شماره [شماره شاسی/موتور/مدل/پلاک یا هر شناسه دیگر] به ارزش تقریبی [ارزش حدودی مال] می باشم که به صورت مشاع با خوانده/خواندگان محترم آقای/خانم [نام خوانده/خواندگان] در مالکیت مشترک قرار دارد.
با توجه به اینکه ادامه شراکت بر سر مال موصوف به دلیل [دلایل عدم توافق یا عدم امکان تقسیم عین، مثال: عدم امکان استفاده همزمان بدون ضرر، عدم توافق بر نحوه نگهداری و بهره برداری، عدم امکان تقسیم فیزیکی مال منقول مذکور بدون ضرر یا نقص ماهیت آن، اختلافات عدیده و شدید میان شرکا که تفاهم را ناممکن ساخته است و …] مقدور نمی باشد و تلاش های اینجانب برای توافق با خوانده/خواندگان جهت تقسیم یا فروش مال به نتیجه نرسیده و با عدم همکاری ایشان مواجه شده ام، این وضعیت موجب تضییع حقوق و ورود ضرر به اینجانب گردیده است.
نظر به اینکه تقسیم عین مال منقول مذکور بدون ضرر یا نقص امکان پذیر نبوده و شرکا نیز به توافق نرسیده اند، و با استناد به مواد ۵۸۹، ۵۹۱ قانون مدنی و مواد ۳۱۷ و ۳۲۶ قانون امور حسبی، هر یک از شرکا حق دارد از دادگاه تقاضای فروش مال مشترک و تقسیم بهای آن را نماید.
لذا از محضر محترم دادگاه عالی قدر، استدعا دارد پس از استعلامات و کارشناسی های لازم جهت تعیین قیمت مال، حکم مقتضی مبنی بر الزام خوانده/خواندگان به فروش مال مشاع منقول فوق الذکر و تقسیم بهای حاصله به نسبت سهم هر یک از شرکا را صادر فرموده و همچنین خوانده/خواندگان را به پرداخت کلیه خسارات دادرسی (شامل هزینه دادرسی، حق الوکاله وکیل، هزینه کارشناسی و …) در حق اینجانب/موکل محکوم فرمایید.
با تشکر و احترام
[امضا و نام خواهان/وکیل]نکات مهم حقوقی پس از تنظیم دادخواست و در طول فرآیند
پس از تنظیم و تقدیم دادخواست الزام به فروش مال مشاع منقول، مراحل دیگری وجود دارد که اطلاع از آن ها به شما کمک می کند تا پرونده خود را به نحو مطلوب تری پیش ببرید.
ارجاع به کارشناسی رسمی دادگستری برای تعیین ارزش مال
یکی از مهمترین مراحل در پرونده های فروش مال مشاع منقول، ارجاع موضوع به کارشناس رسمی دادگستری است. دادگاه برای تعیین ارزش واقعی مال منقول، موضوع را به کارشناس رسمی دادگستری ارجاع می دهد. کارشناس پس از معاینه مال، بررسی بازار و شرایط آن، ارزش روز مال را تعیین و به دادگاه اعلام می کند. این ارزش، مبنای قیمت گذاری برای مزایده و فروش مال خواهد بود. پرداخت هزینه کارشناسی در ابتدا بر عهده خواهان است، اما در نهایت جزء خسارات دادرسی محسوب می شود که خوانده محکوم به پرداخت آن خواهد شد.
نحوه اجرای حکم و فرآیند مزایده و فروش مال منقول
پس از صدور دستور یا حکم فروش مال مشاع منقول و قطعیت آن، پرونده به اجرای احکام دادگستری ارسال می شود. واحد اجرای احکام، با همکاری کارشناس رسمی، مراحل مزایده و فروش مال منقول را آغاز می کند. این فرآیند معمولاً شامل:
- ابلاغ دستور فروش به شرکا: تمامی شرکا از دستور فروش مطلع می شوند.
- آگهی مزایده: مال منقول مورد نظر برای فروش، از طریق آگهی در روزنامه های کثیرالانتشار یا سایر رسانه های عمومی، به مزایده گذاشته می شود. در آگهی مزایده، مشخصات مال، قیمت کارشناسی شده مال منقول و شرایط شرکت در مزایده ذکر می گردد.
- برگزاری مزایده: در تاریخ و مکان مقرر، مزایده برگزار می شود و مال به بالاترین پیشنهاددهنده فروخته می شود.
- تنظیم صورتجلسه مزایده: پس از فروش، صورتجلسه ای تنظیم و به امضای طرفین (یا نماینده قانونی آن ها) و مسئول اجرای احکام می رسد.
توجه داشته باشید که ممکن است در اولین مرحله مزایده، مال به فروش نرسد. در این صورت، ممکن است دادگاه تصمیم به کاهش قیمت پایه مال منقول یا برگزاری مزایده مجدد بگیرد.
روش تقسیم بهای حاصل از فروش بین شرکا
پس از فروش مال منقول در مزایده و وصول ثمن (بهای حاصل از فروش)، واحد اجرای احکام اقدام به تقسیم آن بین شرکا می کند. تقسیم بهای مال منقول مشاع بر اساس نسبت سهم هر یک از شرکا صورت می گیرد. به عنوان مثال، اگر مالکی به نسبت سه دانگ از شش دانگ مالک باشد، نیمی از بهای حاصل از فروش به او تعلق می گیرد. قبل از تقسیم نهایی، هزینه های دادرسی، حق الوکاله وکیل (در صورت وجود) و سایر هزینه های اجرایی از کل مبلغ کسر می شود و باقیمانده به نسبت سهم شرکا پرداخت می گردد.
امکان طرح دعوای مطالبه اجرت المثل ایام تصرف (در صورت تصرف انحصاری یکی از شرکا)
اگر در طول مدت شراکت بر مال منقول، یکی از شرکا بدون رضایت و اذن سایرین به تنهایی از مال استفاده کرده باشد، سایر شرکا حق دارند دعوای مطالبه اجرت المثل ایام تصرف را مطرح کنند. اجرت المثل به معنای اجاره بهای عادلانه یا حق استفاده از مال است. این دعوا می تواند به صورت همزمان با دادخواست الزام به فروش مال مشاع منقول یا به صورت جداگانه مطرح شود. برای اثبات و تعیین میزان اجرت المثل نیز، دادگاه به کارشناس رسمی دادگستری ارجاع می دهد تا با توجه به نوع مال، مدت تصرف و شرایط استفاده، مبلغ اجرت المثل را تعیین کند.
مسئولیت حفظ و نگهداری مال تا زمان فروش
تا زمانی که مال مشاع منقول به فروش نرسیده است، مسئولیت حفظ و نگهداری آن بر عهده تمامی شرکا است. اگر مال در تصرف انحصاری یکی از شرکا باشد، این شریک مسئولیت بیشتری در حفظ آن دارد و در صورت ورود خسارت به مال به دلیل سهل انگاری یا تقصیر او، باید جبران خسارت کند. این مسئولیت شامل پرداخت هزینه های ضروری برای حفظ مال منقول نیز می شود که در نهایت می توان این هزینه ها را از بهای حاصل از فروش مطالبه کرد.
سوالات متداول
آیا برای هر نوع مال منقول مشترک می توان دادخواست فروش داد؟
بله، در صورتی که مال منقول به صورت مشاع باشد و تقسیم عین آن بدون ضرر یا نقص ماهیت امکان پذیر نباشد و شرکا نیز بر نحوه استفاده یا تقسیم به توافق نرسند، برای هر نوع مال منقول مشترک می توان دادخواست الزام به فروش داد. مصادیق آن شامل خودرو، دستگاه های صنعتی، سهام، حیوانات و حتی برخی لوازم خانگی گران قیمت می شود.
اگر یکی از شرکا مجهول المکان باشد، چطور دادخواست ارائه دهیم؟
در صورتی که یکی از شرکای مال منقول مشاع مجهول المکان باشد، باید در بخش مشخصات خوانده، قید شود مجهول المکان و سپس از دادگاه تقاضا کنید که ابلاغ اوراق قضایی (از جمله دادخواست) از طریق آگهی در روزنامه های کثیرالانتشار انجام شود. این فرآیند بر اساس قانون آیین دادرسی مدنی صورت می گیرد و پس از نشر آگهی و انقضای مهلت قانونی، ابلاغ به صورت صحیح تلقی می گردد.
مدت زمان معمول برای رسیدگی به این دعاوی چقدر است؟
مدت زمان رسیدگی به دعاوی الزام به فروش مال مشاع منقول، بسته به عوامل مختلفی مانند حجم کاری دادگاه، تعداد جلسات رسیدگی، نیاز به کارشناسی، تعداد و نشانی خواندگان و امکان ابلاغ اوراق قضایی متفاوت است. اما به طور معمول، این فرآیند از زمان تقدیم دادخواست تا صدور حکم یا دستور قطعی فروش و اجرای آن، ممکن است بین چند ماه تا یک سال به طول بیانجامد.
هزینه های دادرسی چگونه محاسبه می شود و چه کسی باید آن را پرداخت کند؟
هزینه های دادرسی برای دادخواست الزام به فروش مال مشاع منقول بر اساس ارزش خواسته (بهای مال مشاع) محاسبه می شود و به صورت درصدی از آن تعیین می گردد. در ابتدا، خواهان باید این هزینه ها را پرداخت کند. اما در صورتی که خواهان در دعوا پیروز شود، دادگاه خوانده یا خواندگان را محکوم به پرداخت تمامی خسارات دادرسی (شامل هزینه دادرسی، حق الوکاله وکیل، هزینه کارشناسی و …) در حق خواهان خواهد کرد.
آیا دادگاه می تواند به جای فروش، مال را به یکی از شرکا واگذار کند؟
خیر، دادگاه نمی تواند به جای فروش مال مشاع منقول، آن را به اجبار به یکی از شرکا واگذار کند. اگر مال قابل تقسیم باشد، می تواند به صورت تقسیم به تعدیل (با پرداخت مابه ازا) به یکی از شرکا تعلق بگیرد. اما در صورت عدم امکان تقسیم یا عدم توافق بر تعدیل، تنها راه حل قانونی، فروش مال در مزایده و تقسیم بهای آن است. هر گونه واگذاری اجباری، مغایر با اصول مالکیت و حقوق شرکا است.
اگر مال در تصرف یکی از شرکا باشد، آیا می توان درخواست تحویل نیز داد؟
بله، اگر مال مشاع منقول به طور انحصاری در تصرف یکی از شرکا باشد و این تصرف بدون رضایت سایر شرکا صورت گرفته باشد، همزمان با دادخواست الزام به فروش مال مشاع یا حتی به صورت جداگانه، می توان دادخواست تحویل مال مشاع را نیز مطرح کرد. در این صورت، دادگاه می تواند حکم به تحویل مال به اجرای احکام برای نگهداری تا زمان فروش، یا در صورت امکان، تحویل به یکی از شرکا با توافق همه، صادر کند. همچنین، می توان مطالبه اجرت المثل ایام تصرف را نیز درخواست کرد.
نتیجه گیری
مالکیت مشاع بر اموال منقول، با وجود مزایای احتمالی در آغاز شراکت، می تواند به سرچشمه اختلافات و بن بست های حقوقی تبدیل شود، به ویژه زمانی که توافق بر نحوه بهره برداری، نگهداری یا تقسیم مال از بین برود. در چنین شرایطی، دادخواست الزام به فروش مال مشاع منقول ابزاری قدرتمند و قانونی است که به شرکا این امکان را می دهد تا از حالت اشاعه خارج شده و حقوق مالی خود را استیفا کنند. این فرآیند، با استناد به مواد ۵۸۹ قانون مدنی و ۳۱۷ و ۳۲۶ قانون امور حسبی، راه حلی عادلانه برای فروش مال و تقسیم بهای آن به نسبت سهام شرکا ارائه می دهد.
آشنایی با مبانی قانونی، گام های عملی پیش از طرح دعوا، و رعایت دقت در تنظیم دادخواست و پیگیری مراحل اجرایی، برای حصول نتیجه مطلوب ضروری است. از شناسایی دقیق مال و جمع آوری مستندات لازم تا درک تفاوت بین حکم و دستور فروش و آگاهی از فرآیند کارشناسی و مزایده، تمامی این مراحل نقش کلیدی در موفقیت پرونده شما دارند.
توصیه نهایی این است که برای اطمینان از صحت اقدامات و پیشبرد صحیح پرونده، همواره با یک وکیل متخصص در امور حقوقی و دعاوی اموال، مشاوره نمایید. یک وکیل مجرب می تواند شما را در پیچ و خم های قانونی راهنمایی کرده، دادخواست الزام به فروش مال مشاع منقول را به بهترین نحو تنظیم کند و حقوق شما را به طور کامل حفظ نماید. به یاد داشته باشید که در مسائل حقوقی، پیشگیری و اقدام آگاهانه، همیشه بهتر از درمان و مواجهه با مشکلات ناخواسته است.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "نمونه دادخواست الزام به فروش مال مشاع منقول | فرم قابل ویرایش" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، به دنبال مطالب مرتبط با این موضوع هستید؟ با کلیک بر روی دسته بندی های مرتبط، محتواهای دیگری را کشف کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "نمونه دادخواست الزام به فروش مال مشاع منقول | فرم قابل ویرایش"، کلیک کنید.