به گزارش تینو مدرن، اشکان در خانه آنها نگاه می کرد و به جای نامعلومی نگاه می کرد. انگار با شخص یا افرادی از آن طرف صحبت می کرد و همه این تعابیر داستانی عجیب اما تکراری بود که چندین سال بود مثل کرم بر بام زندگی پدر و مادرش نشسته بود.
روزنامه هفت صبح نوشت: نزدیک صبح بود و هنوز خوابش نبرده بود. ناگهان به تختش نگاه کرد و بعد شروع کرد به گرفتن ملحفه و بالش در چشمانش. سپس چراغی برداشت و تشک خود را آتش زد. وقتی مادرش آتش را دید، برخاست و فریاد زد. اشکان با او درگیر شد و او را با چاقو مجروح کرد. در همان زمان پدرش برای نجات مادرش از دست اشکان وارد اتاق شد اما اشکان نیز او را با چاقو مجروح کرد.
داستان چی بود؟
اواخر اسفند سال گذشته همسایه های خانه پدری اشکان که با صدای درگیری بیرون آمدند وارد خیابان شدند و در خانه آتش گرفت. بلافاصله موضوع به آتش نشانی اطلاع داده شد و با پسر بزرگ خانواده نیز تماس گرفته شد. در همان زمان دیدند که زن و شوهر صاحب خانه مجروح شده اند و به آنها کمک کردند تا از خانه خارج شوند.
تیم های پزشکی بلافاصله در محل حاضر شدند و مجروحان را به بیمارستان منتقل کردند. پدر و مادر اشکان آنقدر مجروح شدند که جان باختند. مردی میانسال و پسر 29 ساله شان اشکان نام دارد. به این ترتیب اشکان دستگیر و به جرم خود آتش زدن اعتراف کرد. متهم پس از طی مراحل قانونی در شعبه 13 دادگاه کیفری یکی از استان های تهران آماده دفاع شد.
در دادگاه
در این دیدار برادر بزرگ اشکان که تنهاست اعلام بخشش کرد. گفت: اشکان تنها برادر من است. می دانم اگر پدر و مادرم زنده بودند به انتقام اشکان راضی نمی شدند. پس بی قید و شرط میبخشمت. وقتی مظنون مقابل قضات ایستاد، اشک پشیمانی ریخت و به قضات گفت: من فقط یک خواسته دارم و آن این است که آزاد شوم و بر مزار پدر و مادرم بروم و از آنها طلب بخشش کنم. او مسئولیت کشتن والدینش و آتش زدن خانه را بر عهده گرفت، اما مدعی شد که این جنایات را در خواب و بی پروا انجام داده است.
گفت: از بچگی مشکلات عصبی و روحی داشتم و خواب بودم. من شب ها در خواب راه می رفتم و هیچ کنترلی روی رفتارم نداشتم. از سال 1990 به مواد مخدر معتاد شدم. مادرم چندین بار مرا به توانبخشی برد اما هر بار که برمی گشتم حالم بدتر می شد. آن روز حالم خوب نبود برای همین توی اتاقم به هم ریختم و زیر تختم را نگاه کردم و چیزی شبیه طلسم دیدم.
فکر می کردم مادرم مرا طلسم کرده و این طلسم باعث این همه مشکل و دردسر شده است. برای همین تصمیم گرفتم تشکم را آتش بزنم. اما مادرم آمد و شروع کرد به جیغ زدن. من از دست مادرم عصبانی بودم، نمی دانم چگونه او و پدرم را چاقو زدم. من خیلی از داستان را به خاطر نمی آورم.”
سپس وکیل متهم مقابل قضات قرار گرفت و گفت: کارشناسان قوه قضائیه تایید کردند که متهم روانی است و حال روحی بدی دارد اما در زمان ارتکاب جرم کامل نبود. به همین دلیل تقاضا دارم در صدور حکم به موضوع بیماری ایشان توجه شود.»
سپس برادر متهم در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: برادرم معتاد به مواد مخدر بود و مادرم چندین بار او را به بازپروری فرستاد. هر بار که از کمپ برمی گشت، شش ماه بهتر می شد، اما دوباره گرفتار مواد مخدر شد. در دوران سربازی دو بار خودکشی کرد. یک بار قرص خورد و یک بار از بلندی پرید، اما در این سال ها به کسی آسیبی نزد و از آن جنگ نبود».
سپس افزود: متاهل هستم و در طبقه پایین خانه پدری ام زندگی می کنم. آن روز سر کار بودم و همسایه ها به من زنگ زدند. وقتی به خانه آمدم خانه ما را آتش زدند. همسایه ها پدر و مادرم را به حیاط کشاندند و برادرم آرام در گوشه ای سیگار می کشید».
اما در پاسخ به سوال قاضی درباره علت عفو گفت: می دانم برادرم مریض است و تحت تاثیر این بیماری روانی و مصرف مواد مخدر دست به چنین کاری زده و چند بار در زندان به ملاقاتش رفتم. و هر بار که بیان می کرد شرمنده می شد و می گفت در مورد زندگی اش تصمیم بگیر. اما حالا فهمیدم که خیلی ترسیده و چندین بار از من خواست که او را ببخشم. لذا بی قید و شرط عذرخواهی می کنم. در پایان جلسه قضات به شهرستان شور آمدند و اشکان را به دلیل عبور از سد ولی به 10 سال زندان محکوم کردند.
47236
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "اشکان ۲۹ ساله خانه را به آتش کشید و پدر و مادرش را کشت/ برادرش از قصاص گذشت کرد چون…" هستید؟ با کلیک بر روی اجتماعی، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "اشکان ۲۹ ساله خانه را به آتش کشید و پدر و مادرش را کشت/ برادرش از قصاص گذشت کرد چون…"، کلیک کنید.