آیا پدر حق کشتن فرزند را دارد؟ | قانون مجازات و ابعاد فقهی

پدر حق کشتن فرزند را دارد
هیچ فردی، حتی پدر یا مادر، حق کشتن فرزند خود را ندارد و چنین عملی از منظر شرع، گناهی کبیره و از نظر قانون، جرمی سنگین محسوب می شود. بحث اصلی در این زمینه نه بر سر حق ارتکاب جرم، بلکه بر تفاوت ها و دلایل مجازات های قانونی تعیین شده برای این عمل است.
قتل فرزند، فارغ از اینکه توسط چه کسی و با چه انگیزه ای رخ دهد، همواره یک عمل مجرمانه است که پیامدهای حقوقی و اجتماعی گسترده ای در پی دارد. درک دقیق ابعاد حقوقی و فقهی این مسئله برای شفاف سازی ابهامات و دغدغه های عمومی ضروری است.
تعاریف بنیادین قتل در قانون مجازات اسلامی
برای درک کامل مجازات های مربوط به قتل فرزند، ابتدا لازم است با تعاریف و انواع قتل در قانون مجازات اسلامی آشنا شویم. قانون گذار، قتل را به سه دسته اصلی تقسیم می کند که هر یک دارای ارکان و مجازات های متفاوتی هستند.
قتل عمد
قتل عمد به جرمی اطلاق می شود که در آن مرتکب، با قصد کشتن یا با قصد انجام عملی که نوعاً کشنده است، اقدام به سلب حیات از دیگری می کند. ارکان اصلی قتل عمد عبارتند از:
- قصد کشتن: متهم صریحاً قصد از بین بردن جان مقتول را داشته باشد.
- قصد فعل نوعاً کشنده: متهم قصد انجام فعلی را داشته باشد که در شرایط عادی و متعارف، منجر به مرگ می شود، حتی اگر صریحاً قصد کشتن را نداشته باشد. به عنوان مثال، ضربه چاقو به قلب، یا پرتاب فرد از ارتفاع زیاد.
- فعل کشنده: عملی که منجر به مرگ مقتول شده است.
تشخیص قتل عمد معمولاً با توجه به ابزارهای مورد استفاده، محل اصابت ضربه، و اظهارات و اقاریر متهم صورت می گیرد.
قتل شبه عمد
در قتل شبه عمد، مرتکب قصد انجام فعل خاصی را دارد که منجر به مرگ می شود، اما قصد کشتن مقتول را ندارد. همچنین، فعلی که انجام داده، نوعاً کشنده محسوب نمی شود. این نوع قتل اغلب ناشی از بی احتیاطی، بی مبالاتی، یا عدم مهارت است. به عنوان مثال، راننده ای که با سرعت غیرمجاز حرکت می کند و با عابری تصادف کرده و باعث مرگ او می شود، قصد کشتن عابر را نداشته، اما عمل او (سرعت غیرمجاز) موجب مرگ شده است.
قتل خطای محض
قتل خطای محض زمانی رخ می دهد که مرتکب نه قصد فعل منجر به جنایت را دارد و نه قصد نتیجه (کشتن). در واقع، این نوع قتل کاملاً غیرارادی و ناخواسته است. نمونه بارز آن، پرتاب سنگی به قصد شکار که به صورت اتفاقی به انسانی برخورد کرده و منجر به مرگ او شود، یا خوابیدن فردی روی دیگری که منجر به خفگی و فوت او گردد. در این موارد، هیچ گونه قصد مجرمانه ای نه در انجام فعل و نه در وقوع نتیجه وجود ندارد.
تشخیص دقیق نوع قتل، سنگ بنای تعیین مجازات است. سیستم قضایی با بررسی شواهد، مدارک، اظهارات شهود و متهم، و نظر کارشناسی، نوع قتل را تعیین کرده و سپس مجازات قانونی متناسب را اعمال می کند.
مجازات قتل فرزند توسط پدر و جد پدری در قانون ایران
قتل فرزند توسط پدر یا جد پدری، از جمله مواردی است که در قانون مجازات اسلامی ایران، به دلیل جایگاه ویژه فقهی و قانونی پدر، مجازات متفاوتی دارد. این تفاوت در مجازات، اغلب مورد پرسش و ابهام عمومی قرار می گیرد که در ادامه به تشریح آن می پردازیم.
مجازات قتل عمد فرزند توسط پدر یا جد پدری
بر اساس ماده ۴۵۰ قانون مجازات اسلامی (مصوب ۱۳۹۲) و ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی (مصوب ۱۳۹۲) که جایگزین ماده ۲۲۰ قانون مجازات اسلامی (مصوب ۱۳۷۰) شده است، پدر یا جد پدری که فرزند خود را به قتل عمد می رساند، قصاص نمی شود. این حکم، ریشه در فقه اسلامی و جایگاه ولی دم بودن پدر دارد. ولی دم، در اصطلاح فقهی و حقوقی، به کسی گفته می شود که صاحب حق خون مقتول است و می تواند نسبت به قصاص یا عفو قاتل تصمیم گیری کند. از آنجا که پدر خود ولی دم فرزند محسوب می شود، امکان قصاص نفس او وجود ندارد.
با این حال، عدم قصاص به معنای عدم مجازات نیست. مجازات پدر یا جد پدری در این موارد شامل موارد زیر است:
-
پرداخت دیه: پدر یا جد پدری قاتل ملزم به پرداخت دیه کامل انسان به ورثه مقتول است. البته، خود پدر قاتل از دریافت سهم الارث و دیه محروم می شود، اما سایر ورثه فرزند مقتول (مانند مادر، خواهر و برادر) می توانند سهم خود را از دیه دریافت کنند.
-
حبس تعزیری: علاوه بر دیه، پدر قاتل به دلیل جنبه عمومی جرم و اخلال در نظم جامعه، به حبس تعزیری نیز محکوم می شود. این مجازات بر اساس ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی (بخش تعزیرات) تعیین می گردد که مقرر می دارد: هر کس مرتکب قتل عمد شود و شاکی نداشته یا شاکی داشته ولی از قصاص گذشت کرده باشد و یا به هر علت قصاص نشود، در صورتی که اقدام وی موجب اخلال در نظم و صیانت و امنیت جامعه یا بیم تجری مرتکب یا دیگران گردد، دادگاه مرتکب را به حبس از سه تا ده سال محکوم می نماید.
وضعیت جد پدری نیز دقیقاً مشابه پدر است. در صورتی که جد پدری (پدربزرگ) فرزند خود را به قتل عمد برساند، او نیز قصاص نمی شود و تنها به پرداخت دیه و تحمل حبس تعزیری محکوم خواهد شد.
مجازات قتل شبه عمد و خطای محض فرزند توسط پدر یا جد پدری
در موارد قتل شبه عمد و خطای محض فرزند توسط پدر یا جد پدری، تفاوت محسوسی در نوع مجازات با سایر انواع قتل شبه عمد و خطای محض وجود ندارد. در این دو حالت، عمدی در کار نیست، بنابراین قصاص نیز مطرح نمی شود. مجازات اصلی در این موارد، پرداخت دیه کامل انسان است. در قتل شبه عمد، ممکن است بسته به شرایط و میزان تقصیر، مجازات های دیگری نظیر حبس یا جزای نقدی نیز اعمال شود.
در این موارد، مسئولیت پرداخت دیه بر عهده پدر یا جد پدری است که موجب قتل شده است. این دیه به ورثه مقتول (به استثنای خود قاتل) پرداخت می شود.
مجازات قتل فرزند توسط مادر
بر خلاف قتل فرزند توسط پدر یا جد پدری، در مورد قتل فرزند توسط مادر، قانون مجازات اسلامی، حکم متفاوتی را در نظر گرفته است که ریشه در جایگاه فقهی و حقوقی مادر دارد. این تفاوت از جمله مهم ترین و پربحث ترین جنبه های این قانون است.
مجازات قتل عمد فرزند توسط مادر
در صورتی که مادر فرزند خود را به قتل عمد برساند و این جرم با ادله کافی در دادگاه اثبات شود، او مشمول مجازات قصاص نفس (اعدام) خواهد شد. دلیل اصلی این تفاوت آن است که مادر، بر خلاف پدر، در فقه اسلامی ولی دم فرزند محسوب نمی شود. بنابراین، قاعده عدم قصاص ولی دم بر او جاری نیست و او نیز مانند هر قاتل عمدی دیگر، با درخواست اولیای دم، قصاص می شود.
شرایط اجرای قصاص نفس برای مادر عبارتند از:
-
اثبات جرم: قتل عمد فرزند توسط مادر باید با دلایل و شواهد متقن (مانند اقرار، شهادت شهود، علم قاضی و…) در دادگاه کیفری یک اثبات شود.
-
درخواست اولیای دم: اجرای قصاص، حق اولیای دم است. اگر اولیای دم (به جز خود مادر) درخواست قصاص کنند، حکم قصاص صادر و اجرا خواهد شد.
البته، مانند سایر موارد قصاص نفس، امکان عدم اجرای قصاص در صورت رضایت اولیای دم یا مصالحه بر پرداخت دیه به جای قصاص نیز وجود دارد. اگر اولیای دم از حق قصاص خود گذشت کنند یا با مادر قاتل بر سر دریافت دیه توافق نمایند، حکم قصاص منتفی شده و ممکن است مادر به حبس تعزیری (مطابق ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی) محکوم شود.
مجازات قتل شبه عمد و خطای محض فرزند توسط مادر
در موارد قتل شبه عمد و خطای محض فرزند توسط مادر، مانند سایر افراد، مجازات اصلی پرداخت دیه است. در این موارد نیز، چون قصد کشتن وجود ندارد، قصاص نفس مطرح نمی شود. مادر قاتل ملزم به پرداخت دیه کامل انسان به ورثه مقتول است. همچنین، در قتل شبه عمد، بسته به میزان تقصیر و شرایط وقوع جرم، ممکن است مجازات های دیگری نظیر حبس یا جزای نقدی نیز در نظر گرفته شود.
تفاوت اصلی بین مجازات پدر و مادر در قتل فرزند، صرفاً در مورد قتل عمد است و در قتل های شبه عمد و خطای محض، از این نظر تفاوت چشمگیری وجود ندارد و هر دو به پرداخت دیه محکوم می شوند.
واکاوی تفاوت ها: چرا پدر قصاص نمی شود ولی مادر قصاص می شود؟
پرسش از دلیل تفاوت در مجازات قتل عمد فرزند توسط پدر و مادر، یکی از مهم ترین ابهامات و انتقادات رایج در افکار عمومی است. بسیاری این تفاوت را ناعادلانه می دانند و به دنبال تبیین منطقی آن هستند. برای پاسخ به این سوال، لازم است به مبانی فقهی و حقوقی این حکم و همچنین دیدگاه های مختلف پیرامون آن بپردازیم.
مبانی فقهی و حقوقی عدم قصاص پدر
عدم قصاص پدر (و جد پدری) در صورت قتل عمد فرزند، یک حکم فقهی است که در قانون مجازات اسلامی ایران نیز گنجانده شده است. ریشه این حکم به چندین مبنای فقهی بازمی گردد:
-
مفهوم «ولی دم»: در فقه اسلامی، پدر به عنوان «ولی دم» یا صاحب خون فرزند محسوب می شود. از نظر حقوقی و فقهی، ولی دم حق قصاص قاتل را دارد. حال، اگر خود پدر قاتل باشد، نمی تواند ولی دم خودش باشد و خودش را قصاص کند. به عبارت دیگر، ولی دم بودن پدر، مانع از اجرای قصاص بر او می شود. این موضوع از نگاه فقهی، یک مانع شرعی برای اجرای قصاص است.
-
روایات و احادیث: این حکم فقهی، مستند به روایات و احادیث متعددی از ائمه معصومین (علیهم السلام) است که در کتب فقهی و حدیثی شیعه ذکر شده اند. این روایات به صراحت بیان می کنند که پدر به دلیل قتل فرزندش قصاص نمی شود.
برخی اندیشمندان و فقها، حکمت های احتمالی (غیر از ولی دم بودن) را نیز برای این حکم ذکر کرده اند، هرچند که این حکمت ها همیشه مورد اجماع نیستند و انتقاداتی نیز به آن ها وارد است:
-
حفظ کیان خانواده و جایگاه پدر: برخی معتقدند این حکم به منظور حفظ جایگاه و احترام پدر در خانواده و جامعه و جلوگیری از تزلزل نهاد خانواده است. با این استدلال، قصاص پدر، آسیب بیشتری به خانواده وارد می کند.
-
عذاب وجدان و پشیمانی پدر: عده ای بر این باورند که عذاب وجدان ناشی از قتل فرزند، به خودی خود مجازاتی سنگین تر از قصاص برای پدر محسوب می شود و لذا نیازی به قصاص بیرونی نیست.
در فقه اسلامی، عدم قصاص پدر در قتل عمد فرزند، ریشه در ولی دم بودن او دارد و مجازات او به دیه و حبس تعزیری محدود می شود، در حالی که مادر به دلیل عدم احراز این جایگاه، مشمول قصاص نفس خواهد بود.
-
نادر بودن این نوع قتل: برخی نیز این استدلال را مطرح می کنند که قتل فرزند توسط پدر، امری بسیار نادر است و احکام معمولاً برای موارد شایع وضع می شوند، هرچند این استدلال نیز جای بحث دارد.
پاسخ به انتقادات و ابهامات رایج
این تفاوت در مجازات، همواره با انتقادات و ابهامات گسترده ای از سوی افکار عمومی و فعالان حقوقی مواجه بوده است. در ادامه به مهم ترین این ابهامات پاسخ داده می شود:
-
چرا برای مادر صادق نیست؟ (مهم ترین سوال مخاطبان): مهم ترین سوال این است که چرا مادر با وجود عواطف عمیق تر نسبت به فرزند، قصاص می شود ولی پدر نه؟ پاسخ حقوقی این است که مادر در فقه و قانون، «ولی دم» فرزند محسوب نمی شود. «ولایت» پدر و جد پدری بر فرزند، شامل ولایت در مسائل مالی و جانی می شود که این ولایت منجر به جایگاه ولی دم بودن پدر است. مادر چنین جایگاهی ندارد. بنابراین، از منظر فقهی و حقوقی، تفاوتی اساسی در جایگاه ولی دم بودن وجود دارد که کلید درک این تمایز است، نه تفاوت در میزان علاقه یا عذاب وجدان. هرچند از نظر عاطفی و اجتماعی، این تفاوت در جامعه بحث برانگیز است.
-
بحث «حق آفرینش»: برخی ایده ای را مطرح می کنند که پدر به دلیل «خالق» بودن یا «بوجود آورنده» فرزند، حق از بین بردن آن را دارد. این ایده از اساس مردود است. حق حیات، از بنیادترین و مقدس ترین حقوق بشری است و هیچ فردی، حتی والدین، مالک جان فرزند خود نیستند. والدین تنها وسیله ای برای آفرینش هستند و مالکیت بر جان فرزند به هیچ وجه پذیرفته نیست. این ادعا نه مبنای شرعی دارد و نه با اصول حقوق بشری همخوانی دارد.
-
اثر بازدارندگی: این نگرانی وجود دارد که عدم قصاص پدر ممکن است به افزایش این نوع جرائم منجر شود و اثر بازدارندگی کافی نداشته باشد. در پاسخ باید گفت که مجازات هایی نظیر حبس طولانی مدت (۳ تا ۱۰ سال) و لزوم پرداخت دیه، خود دارای اثر بازدارندگی هستند. همچنین، جنبه های روانی و اجتماعی این جنایت، از جمله عذاب وجدان شدید، طرد شدن از سوی خانواده و جامعه، و فروپاشی روحی، خود به عنوان مجازات های ثانویه عمل می کنند. با این حال، نیاز به بازنگری در این زمینه برای افزایش بازدارندگی و حفاظت از حقوق فرزندان همواره مطرح است.
-
حس عمومی عدالت: اذعان می شود که این قانون در بسیاری از موارد با حس عمومی عدالت در جامعه همخوانی ندارد. این اختلاف میان حکم فقهی-قانونی و انتظار عدالت خواهانه جامعه، لزوم شفاف سازی بیشتر و همچنین بحث و بررسی های کارشناسی برای یافتن راهکارهایی را که هم با مبانی فقهی سازگار باشند و هم پاسخگوی مطالبات عدالت جویانه جامعه باشند، ضروری می سازد.
-
عدم توبیخ جدی و بازدارنده: این انتقاد مطرح می شود که مجازات حبس و دیه برای قتل عمدی فرزند توسط پدر، توبیخ جدی و بازدارنده ای نیست و ممکن است منجر به وقوع راحت تر این جرم شود. این موضوع نیز در راستای نقد حس عمومی عدالت قرار می گیرد و نشان دهنده لزوم بحث های عمیق تر در محافل حقوقی و فقهی برای تقویت جنبه بازدارندگی این احکام است، بدون اینکه به مبانی فقهی خللی وارد شود.
مهم است که بحث در مورد احکام شرعی، با رعایت ادب و احترام به مبانی فقهی و با رجوع به متخصصین و کارشناسان آن انجام گیرد تا از برداشت های نادرست و سطحی جلوگیری شود.
مراحل شکایت و رسیدگی قضایی به جرم قتل فرزند
در صورتی که جرمی مانند قتل فرزند رخ دهد، مراحل شکایت و رسیدگی قضایی باید با دقت و آگاهی کامل طی شود. این فرآیند شامل گام های مشخصی است که از ثبت شکایت آغاز شده و تا اجرای حکم ادامه پیدا می کند. نقش اولیای دم و همچنین کمک وکیل در این مسیر بسیار پررنگ است.
نحوه شکایت از جرم قتل فرزند
اولیای دم فرزند مقتول (مانند مادر، خواهر، برادر و سایر وراث، به جز پدر در صورت ارتکاب قتل توسط او) می توانند مراحل قانونی را برای پیگیری جرم آغاز کنند:
-
تشکیل حساب کاربری در سامانه ثنا: اولین گام، تشکیل حساب کاربری در سامانه ثنا (سامانه ابلاغ الکترونیک قضایی) است. این کار به دو روش حضوری (مراجعه به دفاتر خدمات الکترونیک قضایی) یا اینترنتی (از طریق وب سایت sana.adliran.ir و انجام احراز هویت الکترونیکی) امکان پذیر است. نام کاربری و رمز عبور دریافتی برای تمامی مراحل قضایی مورد نیاز خواهد بود.
-
تنظیم شکواییه: شاکی باید شکواییه ای دقیق و جامع در رابطه با قتل (عمد، شبه عمد یا خطای محض) تنظیم کند. توصیه می شود برای این کار از کمک وکیل یا مشاور حقوقی مجرب استفاده شود تا متن شکواییه تمامی جزئیات لازم و مستندات قانونی را در برگیرد. در صورت عدم دسترسی به وکیل، می توان از نمونه شکواییه های موجود در اینترنت نیز کمک گرفت، اما همواره نظر تخصصی ارجحیت دارد. فایل تنظیم شده باید به صورت ورد (Word) بر روی حافظه قابل انتقال (مانند USB یا CD) ذخیره شود.
-
ثبت و ارسال شکواییه: در گام نهایی، شاکی باید با مراجعه به نزدیک ترین دفتر خدمات الکترونیک قضایی در محل زندگی خود، نسبت به ثبت و ارسال شکواییه اقدام کند. پس از ثبت، پرونده به دادسرای صالح ارسال شده و اوقات رسیدگی و حضور در دادسرا و دادگاه از طریق سامانه ثنا به شاکی ابلاغ خواهد شد.
نحوه رسیدگی قضایی به جرم قتل فرزند
پس از ثبت شکواییه، فرآیند رسیدگی قضایی به شرح زیر دنبال می شود:
-
تحقیقات مقدماتی در دادسرا: پرونده در دادسرا تشکیل شده و دادستان یا بازپرس تحقیقات مقدماتی را آغاز می کنند. این مرحله شامل کشف جرم، جمع آوری ادله، بازجویی از متهم و شهود، و بررسی صحنه جرم است. هدف اصلی این تحقیقات، روشن شدن ابعاد حادثه و جمع آوری مدارک لازم برای اثبات یا رد اتهام است.
-
صدور قرار جلب به دادرسی یا منع تعقیب: پس از اتمام تحقیقات مقدماتی، دادسرا یکی از دو قرار زیر را صادر می کند:
- قرار جلب به دادرسی: اگر ادله و شواهد کافی برای انتساب جرم به متهم وجود داشته باشد، این قرار صادر می شود.
- قرار منع تعقیب: اگر دلایل کافی برای اثبات جرم یا انتساب آن به متهم وجود نداشته باشد، این قرار صادر خواهد شد.
-
صدور کیفرخواست: در صورت صدور قرار جلب به دادرسی، پرونده به دادستان ارسال شده و دادستان پس از بررسی، ظرف حداکثر سه روز نسبت به صدور کیفرخواست اقدام می کند. کیفرخواست، سندی است که در آن نوع جرم، دلایل اثبات آن، و درخواست مجازات متهم ذکر می شود.
-
رسیدگی و صدور حکم در دادگاه کیفری یک: پس از صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی بیشتر و صدور حکم نهایی به دادگاه کیفری یک ارسال می گردد. قاضی دادگاه با بررسی مجدد تمامی ادله، مدارک، و دفاعیات متهم، اقدام به صدور حکم متناسب با جرم می نماید.
-
اجرای حکم: پس از قطعی شدن حکم صادره توسط دادگاه (پس از طی مراحل واخواهی و تجدیدنظر در صورت لزوم)، پرونده مجدداً به دادسرا، این بار به شعبه اجرای احکام دادسرا، ارسال می شود تا نسبت به اجرایی کردن رای دادگاه اقدام شود.
در تمام این مراحل، حضور و نقش وکیل برای راهنمایی اولیای دم و اطمینان از رعایت تمامی حقوق قانونی، از اهمیت بالایی برخوردار است. همچنین، اولیای دم (به جز پدر در صورت ارتکاب قتل توسط وی) حق پیگیری پرونده و ارائه دلایل و درخواست های خود را دارند.
نتیجه گیری: تلاقی قانون، فقه و افکار عمومی
با بررسی ابعاد مختلف حقوقی، فقهی و اجتماعی، این واقعیت به روشنی نمایان می شود که هیچ کس، حتی پدر یا مادر، حق سلب حیات از فرزند خود را ندارد. قتل فرزند، در هر شکل و با هر انگیزه ای، عملی مجرمانه و از دیدگاه شرعی گناه کبیره است که قانون گذار برای آن مجازات هایی در نظر گرفته است.
تفاوت اصلی در نوع مجازات قتل عمد فرزند توسط پدر و مادر، در جایگاه فقهی و حقوقی «ولی دم» بودن پدر ریشه دارد. پدر به عنوان ولی دم فرزند، مشمول قصاص نفس نمی شود و مجازات او به پرداخت دیه و حبس تعزیری محدود می گردد. این در حالی است که مادر به دلیل عدم احراز این جایگاه فقهی، در صورت ارتکاب قتل عمد فرزند، مشمول قصاص نفس خواهد شد، مگر اینکه اولیای دم (به جز خودش) رضایت به عفو یا مصالحه دهند.
این تمایز در مجازات، همواره محل بحث و چالش در افکار عمومی بوده و انتقاداتی را برانگیخته است. شفاف سازی این مبانی فقهی و حقوقی، هرچند ممکن است به طور کامل حس عدالت خواهی عمومی را ارضا نکند، اما فهم دقیق تری از چارچوب قانونی موجود را فراهم می آورد. افزایش آگاهی عمومی، فرهنگ سازی، و گفتگوهای کارشناسی برای بررسی راهکارهای قانونی که هم با مبانی فقهی سازگار باشند و هم با حس عدالت اجتماعی همخوانی بیشتری پیدا کنند، ضروری به نظر می رسد.
در نهایت، برای افراد درگیر با چنین مسائل حساسی، توصیه می شود که حتماً از مشاوره حقوقی تخصصی بهره مند شوند تا بتوانند گام های قانونی را به درستی و با آگاهی کامل بردارند.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "آیا پدر حق کشتن فرزند را دارد؟ | قانون مجازات و ابعاد فقهی" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، به دنبال مطالب مرتبط با این موضوع هستید؟ با کلیک بر روی دسته بندی های مرتبط، محتواهای دیگری را کشف کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "آیا پدر حق کشتن فرزند را دارد؟ | قانون مجازات و ابعاد فقهی"، کلیک کنید.