. آنها ترجیح می دادند به مردی رای دهند که توانایی حکومتش معلوم بود، نه مردی که به گفته خودشان هندوانه ای در دست داشت که شیرینی و طعم آن قبل از خوردن آن معلوم نبود. حتی رقیب این روزهای آقای جلیلی، یعنی آقای بیزیکیان، چندین بار گفته است که یک مدرسه را مدیریت نکرده و همه حرف هایش روی کاغذ است. آیا واقعاً این همان چیزی است که بسیاری از مردم می گویند؟ من اینطور فکر نمی کنم. یعنی من از قبل می دانم که نتیجه مدیریت آقای جلیلی چه خواهد شد. من یک غیبت گر نیستم، اما فکر می کنم با کمی فکر می توان چیزهای زیادی یاد گرفت. اگر بتوان به ظریف و آذری جهورمی و بر این افراد اطرافشان اشاره کرد، با قطعیت به این نتیجه رسید که دولت پزشکان سومین دولت روحانی خواهد بود، نمی توان به این گروه افراطی اشاره کرد: ثابتی، رسایی. رفیع پور و قاسمی و نتیجه چه می شود؟ سال هاست که این آقایان در بسیاری از زمینه ها اعم از داخلی و خارجی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی اظهار نظر کرده اند. اتفاقاً گفتند که زیاد شسته اند. مگر نمی شود بر اساس همین سخنان در حکومت جلیل با چه تصمیمی مواجه شویم؟ وقتی یکی از افرادی که نام بردم آشکارا زنانی را که حجاب خود را برمی دارند فاحشه می کند، به نظر شما اگر فردا اتفاقی مثل حادثه مهسا امینی در کشور بیفتد، خدای ناکرده برخورد دولت در آن زمان چگونه خواهد بود؟ وقتی روحانی نزدیک به آقای جلیلی، درک فرهنگ و هنرش در حدی باشد که در مراسم تجلیل از تتلو شرکت کند، به نظر شما در آینده جلیلی فرهنگ در چه سطحی توسعه و ترویج و تشویق خواهد شد. دولت ممکن؟ وقتی یکی از این آقایان چندین بار در تلویزیون و شبکه افق ظاهر شد و گفت که دلیل اصلی مشکل دولت این است که آقای رئیسی انقلابی نیست، فکر می کنید دولت جلیلی چگونه به مردم ثابت می کند؟ آیا انقلابی است؟ او چگونه با معترضان برخورد خواهد کرد؟ در مورد منتقدان چطور؟ حتما حرف های فرمانده آقای جلیلی را شنیده اید. همان کسی که حامیان رقیب را آشغال خطاب کرد و رقابت انتخاباتی را به جنگ لشکر کفر و اسلام تشبیه کرد. تصور کنید این شخص محترم وزیر کشور شود. اگر مسلمان گوش ندهد، کافر محسوب می شود!
البته خود آقای جلیلی هم وضعیت بهتر از اینها ندارد. شب اول مناظره آنقدر زیبا و مودب به نظر می رسید و آنقدر از حریفش تعریف می کرد که من که این قبیله را خوب می شناسم نزدیک بود دیوانه شوم و بنویسم که چنین مرد خوبی چرا باید اطرافیانش اینطور باشند؟ فراموش کرده بودم که: رابطه جنسی باعث ایجاد رابطه جنسی می شود. یا به قول خواجه شیراز: چرا با کفار بت نمی پرستید؟ ناگفته نماند که آنچه دیدیم نشانه نجابت و نجابت بود و وقتی اعلیحضرت متوجه شد که اگر به همین منوال ادامه دهد همچنان با سبدی در دست در صف می ایستد، ترجیح داد از آن چشم پوشی کند. اخلاق خلاق و چهره واقعی او را نشان می دهد. همان چهره ای که اطرافیانش را خوشحال می کند. البته نمایش آن از سوی دیگر دستاورد چندانی نداشت جز اینکه تصویر مثبتی را که مخاطب در ذهن داشت تا حدودی از بین برد. واقعاً معظم له هم اخلاق و هم سیاست را از دست دادند. برگردیم به مدیریت آقای جلیلی. این روزها بارها شنیده ایم که هیچ جا انجام نشده است. آقای پورمحمدی همچنین خاطرنشان کرده است که تنها با چند نفر در شورای امنیت ملی صحبت کرده است و کل مدیریتش به این جلسات محدود شده است. البته کار اجرایی از این نظر که این محترمان مد نظر دارند بسیار مهم است و وقتی خیلی ها وارد عرصه اجرایی می شوند از نظر تئوری و تئوری تغییر اساسی کرده اند و وقتی با واقعیت مواجه می شوند خیلی چیزها را درک می کنند. انجام داده اند موافقم. اما بخشی از همان اندیشه ای که در این سال ها تحت عنوان تطهیر یا همگن سازی اداره و جامعه انجام شده، تلفیق اندیشه و عمل است.
مصداق کامل و همه جلوه عملی این ایده، صدا و تلویزیونی است که این بحث ها در آن برگزار می شد. رادیویی که در نهایت نتوانست تعصب خود را پنهان کند. در مناظره دیشب جلیلی اینگونه رفتار کرد و استاد بی احترامی معدن صدا و سیمای خان داداش است و هر کاری دلش می خواهد بکند. آن شب که پزشکان به جلیلی پیشنهاد کردند که بهتر است به جای تهمت زدن به این و آن، در تلویزیون با آنها مناظره کنیم تا مردم تکلیف خود را بدانند، بسیار ناراحت شد که: «این یعنی چه؟ اجازه دهید آنها را به جای دادن بستر رادیو و تلویزیون محاکمه کنند. فهمیدی؟ رادیو و تلویزیون دوستان ما هستند و همان طور که یکی از معاونان آن سازمان روزی به این فرد گفت: «الان دوریم، هر کاری می خواهی بکن». آره! مخصوصاً سال هاست که از این دوستان دور بوده است. اگر واقعاً می خواهید بدانید در دولت آقای جلیلی چه اتفاقی می افتد، وقت بگذارید و یکی دو روز در این شبکه ها جستجو کنید. شما همان شخص را می بینید. با پوشش مشابه و کلمات مشابه. پر از شعار و صدا. مخاطبان آنها روز به روز کمتر می شود، اما بودجه آنها سال به سال بیشتر می شود. البته قبلا رادیو و تلویزیون هدیه نبود اما با آمدن این جماعت، مولود آن به طور کامل خوانده شد. با روی کار آمدن دولت آقای جلیلی این کار در سطح وسیع انجام می شود. نمی دانم گفته های دکتر رضا داوری اردکانی را خوانده اید یا نه، اما راستش را بخواهید وقتی خواندم ترسیدم. فیلسوفی که روزگار سرد و گرمی را تجربه کرده و از کودتای 28 مرداد تا کنون در میان این مردم زندگی کرده است، چرا باید از تشکیل دولت گالیلی و دوستانش این همه ترس داشته باشد؟ ? چرا این پیرمرد نود و یک ساله آنقدر از ورود این گروه خشن می ترسد که به صراحت می نویسد: این یک انتخاب بین ایران بودن و ایران نبودن است. این گفته نه سخنان شاعری است و نه اغراق آمیز سیاستمداران. تا جایی که من یادم می آید، دکتر داوری هرگز در زندگی خود به این صراحت و صراحت درباره یک رویداد یا شخص سیاسی صحبت نکرده است. لذا وقتی به صراحت می گوید رای دادن به پزشکان رای دادن به نجات ایران است و از طرفی از خطر خیالاتی می گوید که کشور را به جنگ و فساد و تباهی می کشاند، چهار ستون تنم می لرزد.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "آیا جلیلی هندوانه دربسته است؟" هستید؟ با کلیک بر روی عمومی، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "آیا جلیلی هندوانه دربسته است؟"، کلیک کنید.